باورم نمیشد عشق، باز در سینه‌ام قدم بزند باز در سینه‌ام برای تو دل، دم ز "یا شاه باکرم" بزند هر چه اهل کرم دهد بیش است... بیشتر از آنچه خواهش ماست با تو عین غِنی شود زائر، وای اگر دم ز بیش و کم بزند السلام علیک یاساقی مستی‌ام را مدام می‌خواهم کاش میشد کسی مرا گرهی کور در گوشه حرم بزند حال بد را گرفت خادم تو دم دروازه حرم از من وسط صحن باصفا شما، چه کسی حرف درد و غم بزند من فقیر توام ولی اینجا با تو عین خودت غَنی شده‌ام قطره چون رفت در دل دریا مثل دریا بزرگ دم بزند حال خوبم کنار زائرها مثل حالم میان مَشّایه‌ست زائرت کاش بوسه‌ای تر بر تربت صاحب علم بزند ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar