حتما این مثال مضحک را بارها شنیدهآید که اگر ۱۰ اسکناس هزار تومانی داشته باشیم و ۱۰ سیب هر سیب میشود هزار تومان!
حال اگر با چاپ پول این ۱۰ اسکناس بشود ۲۰ اسکناس آنگاه قیمت هر سیب میشود ۲ هزار تومان!
نام این پدیده را هم میگذارند تورم و شما را در عرض چند ثانیه با مفاهیم و مبانی عمیق علم اقتصاد آشنا میکنند!!!
شما هم هیچوقت از خود نمیپرسید که خب چه فرقی کرد؟ قبلا هر کدام میتوانستند یک سیب بخرند و حالا هم هر کدام یک سیب میتوانند بخرند و فقط یک عدد حسابداری تغییر کرده است!
و اصلا مساله مردم این عدد نیست بلکه مساله و دغدغه مردم، قدرت خرید است!
اتفاقا قدرت خرید مردم با افزایش نقدینگی که بعد از تورم ایجاد میشود، حفظ میشود و اساسا این افزایش نقدینگی برای جبران آن تورم است، اما قدرت خرید مردم بعد از تورمِ ناشی از افزایش هزینه تولید یا افزایش نرخ ارز کاهش پیدا میکند.
اقتصاددانان نئولیبرال همیشه سعی کردهاند این رابطه را برعکس جلوه دهند زیرا که در راستای جمع کردن پول از دست مردم و تداول و گردش آن در دست اغنیاء است.
این یک شاخص قرآنی است! (۱)
هر فرآیندی که باعث جمع شدن پول از دست مردم و چرخیدن آن در دست اغنیا میشود ظالمانه و خلاف اقتصاد اسلامی است. بانک و بورس و بیمه و سیاستهای انقباضی از جمله این پدیدهها و فرآیندها هستند.
۱. لکی لایکون دولة بین الاغنیاء منكم...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠
@h_abasifar