🔆 ریشۀ اصلیِ گرانی «تقابل بازار کار و بازار سرمایه» است
💠 سید منیرالدین حسینیِ الهاشمی:
«میگویند وقتی پول نقد در بازارْ زیاد باشد، تورم میشود. معنای اینکه "پول نقد که زیاد باشد گرانی میشود" این است که میگویند "تقاضای مؤثر" داریم و "تقاضای غیرمؤثر". یا "تقاضای پول به دست، و تقاضایی که پول دستش نیست". میگویند تقاضای پول به دستها مؤثر است. اگر ده نفر برای خرید ده کیلو سیب پول نقد داشتند، اما در بازار، فقط پنج کیلو سیب وجود داشت، سیب گران میشود. ولی اگر توانستیم کاری کنیم که پنج نفر از اینها پولشان را، به امید سود، در بانک بگذارند و فقط پنج نفرشان سیب بخرند، سیب ارزان میشود. آن پولی هم که به بانک دادند، اگر بانک در احداث باغِ سیب سرمایهگذاری کند، در دُورِ بعد، سیب زیاد و ارزان میشود. پس بانک پولها را جمع میکند تا تقاضاها به نسبتِ عرضۀ کالا کم و یا متعادل شود. پس، میگویند: اساس این است که نقدینگیها جمع شوند.
[در پاسخ باید گفت:] اگر تورمْ سالیانه بود و مقدارش هم بهاندازۀ افزایش سود سرمایه بود، درست میگویند. ولی اگر تورم هفتگی است، باید ببینیم اشکال از کجاست. دو عامل دارد: میگوییم نُه میلیون شاغل آزاد دارید و قطب توسعه اقتصاد شما هم "توزیع" بوده است؛ یعنی در چرخۀ تولید، "توزیع" محور بوده است. تولید منزل، کارخانهای نیست؛ تکنیسین _ یعنی بنا، لولهکش، سیمکش و کارگر تجربی _ خویشفرما هستند؛ شرکتهای بزرگی نیست که به آنها امر و نهی کند و نرخ تعیین کند. در بازارِ عرضه و تقاضا، خودشان با مشتریشان هماهنگ میکنند!
[از طرفی،]جرئتِ انقلابیِ اینها بالا رفته است؛ لذا دیگر احساس حقارت نمیکنند، نمیگویند که ما نباید سوار هواپیما بشویم، ما نباید یخچال داشته باشیم، ما نباید تلفن داشته باشیم. سی چهل سال قبل از انقلاب را ببینید که در قم چند نفر تلفن داشتند. ببینید سال پنجاه که پول نفت آمده و بازار رونق پیداکرد، چقدر داشتند. بقیه کالاها را هم ببینید.
خب، در مدل تنظیمِ چهاربازارِ "کالای مصرفی، پول، کار، و سرمایه و ابزار"، مدل سرمایهداری میگوید "رشد بیست درصدیِ سرمایه در سال" را حفظ کن!
نیروی کار در ایران _ یعنی نه میلیون شغل خویشفرما_ هم میگوید: "من سبد کالای مصرفی خودم را حفظ میکنم! اگر سرمایهدار، کالایی را که من مصرف میکنم بیست درصد گران کرد، من هم کار خودم را بیست درصد گران میکنم". پس در مدل و در نسبتِ بین دستهها، عملاً سرمایه بر کار حاکمیت ندارد. همینکه قیمت کالا را گران کنند او هم "کار" خود را گران میکند و مقابله میکند. دوباره سرمایه مجبور است خودش را بالا بیاورد، و الا ضرر میکند و سپس کار، گران میشود و... . آنوقت حتماً تورم هفتگی ایجاد میشود.
این ناهنجاری بین دو تا قطبِ از مدل تنظیم پول وجود دارد؛ بین "کارِ خویشفرمای گستاخ" و "سود سرمایه". اگر بخواهید او با انگیزه دیگری کار کند و محرِّکش اختلاف طبقاتی نباشد _ یعنی برود در سرمایۀ وقف کار کند که سودْ به نفعِ یک قشر خاص نباشد _ مدل دیگری میخواهد. این مدل کنونی نمیتواند جواب بدهد؛ یک مدل دیگری میخواهد که قطب توسعهاش نیروی کار باشد. البته در آنجا هم سرمایه هست ولی بهتبعِ رشد کار است. رشد کمّی و کیفیِ کار به هزینه و مصرف برنمیگردد، به تحریک و بازدهیِ تحریک برمیگردد. تحریک میتواند غیرِکالایی باشد. تحریک آرمانی، تحریکی غیرکالایی است.» (۱۳۷۸/۱۰/۳۰)
☑️
@moniroddin