دوستی پیام داده که چون شما راهکار جایگزین ندارید نمی توان از نظام سرمایه داری دست برداشت به خاطر ایده های خام شما! اولا که خب دست برندارید! چه کنیم؟! ثانیا مگر نظام سرمایه داری اول ایده اش پخته بوده؟! ثالثا مگر جایگزین های نظام سرمایه داری میتوانند بدتر از این نظام باشند؟! رابعا ایده های ما که خام نبوده و نیست. حتی در سطح لایحه هم پیش رفتیم اما افرادی مثل شما آنجا نشسته اند و تا مغز استخوان لیبرال شده اند و بعضی از آنها خودشان هم خبر ندارند! خامسا ایده های خام برای تبدیل شدن به راهکار عملی و اجرایی نیاز به تحقیق و پژوهش و نیروهای متفکری دارد که بنشینند و سالها روی یک مساله کار کنند. طبیعی است که این کار نیاز به هزینه کردن دارد. وقتی دولت هیچ تقاضایی برای این موضوع ندارد و هیچ هزینه ای در این راستا نمی کند تقصیر کیست که ایده های اساسی قانون اساسی به لایحه و قانون تبدیل نشده است؟ سادسا وقتی ایده هایی مثل تعاونی (بند ب سیاست های کلی اصل 44) را مطرح می کنیم، ایراد شما این است که اگر یک نفر خواست از تعاونی خارج شود چه کار کنیم؟! یا مثلا وقتی ایده زیست شهر را طرح میکنیم می گویید شنیده ام زیست شهر فلان جا تبدیل شده به مکان فساد به جای تولید! (حتی از خودتان نمی پرسید که مگر ما در ایران زیست شهر داریم؟) حقیقتا سر درد میگیرم از این همه تنگ نظری و یاد آن جمله پرفسور درخشان می افتم که: عده ای کارشان این است که ایده های بزرگ را با ایرادات فنی جزئی زمین بزنند. و وقتی به مسائلی که به آن فکر میکنیم نگاه میکنم در مقایسه با موضوعاتی که این دوستان در ذهن دارند فقط با خودم می گویم: ما کجائیم در این بحر تفکر تو کجا؟! به نظرم کسانی که به خاطر سنگ انداختن جلوی اقتصاد اسلامی باید در آخرت پاسخگو باشند بیشتر از کسانی هستند که مروج اقتصاد سرمایه داری هستند! مغالطه جایگزین را بخوانید ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar