پیشکش به محضر مقدس  علیه‌السلام: ای که از رنگ نگاهت عطر باران ریختند زیر گیسوی تو سوره سوره قرآن ریختند خوب میدانم تو اول عشق بودی بعد از آن واژه واژه قالبت را هم غزل خوان ریختند تا نگاهت بر زمین افتاد ای ماه تمام عاشقانت آسمان‌ها از گریبان ریختند تا قلم در دستهایت تشنه شد طرحی کشید مِهر چشمت را سپس در قلب انسان ریختند بعد تو معشوق بودن مصدر چشم تو شد زیر ابروی خَمَت معشوق ها جان ریختند مهر و غیرت را نبوده جمع از روز ازل در سبوی تو فقط هم این و هم آن ریختند 💠 @h_abasifar