گاهی اوقات فکر میکنی تمام نکاتی که باید درنظر بگیری، گرفتی
خیال میکنی تمام تدابیر لازم رو اندیشیدی
تصور میکنی مو، لایِ درز تصمیمت نمیره
به خودت میگی الان وقتشه برسم به قلههای موفقیت!
طبقه اول موفقیت رو که میسازی میبینی! عه! یه خونه کم داشته و یه مرحله باختی!
طبقه دوم رو با همون اعتماد به نفس و تصورات شروع میکنی به ساختن!
بازم میبینی فقط یه آجر کم آوردی!
طبقه سوم... چهارم...
هر سال از عمرت میگذره و صرف ساختن یک طبقه میکنی و هر بار یه آجر کم میاری!
با خودت فکر میکنی اصلا طبیعی نیست. حتی اتفاقی هم نباید اینطوری بشه...
درست فکر کردی!
اتفاقی نیست...
یه نفر هر بار بهت یادآوری میکرد
یکجای کارت لنگ میزنه
یه چیزی یادت رفته
هی اراده کردی بسازی
اما یادت رفت صاحب اراده کیه
یادت رفت بگی لاحول و لا قوة الا باللّه...
فکر کردی اگه خدا رو بذاری کنار خودت میتونی زندگیت رو اداره کنی...
یادت نبود این دنیا دقیقا مثل بازی tetris ه
باید یه طبقه بسازی و بدی بره تا ذخیره بشه...
هرچی بسازی و بری بالا زودتر به آخرش میرسی... به آخر دنیا که هیچی نیست...
ولی هر چی بفرستی اونطرف برات میمونه...
کافیه فقط خودت و اراده خودت رو نبینی...
اونوقت راحت میگذری...
ولی اگه بگی با اراده خودم و با تدبیر خودم میتونم بسازم!
شک نکن خدا عزمت رو میشکنه...
که مولای متقیان (علیهالسلام) فرمود:
خداوند را بهوسیله بَر هم خوردن تصمیمها، فسخ پیمانها
و نقضِ ارادهها شناختم
(عَرَفْتُ اللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ الْعُقُودِ، وَنَقْضِ الْهِمَمِ)
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠
@h_abasifar