دلی که با تو نلرزد به سنگ می ماند سیاه همچو سپاه فرنگ می‌ماند بزن فغان که صدای تو تیغ بُرّنده است قلم به دستِ تو چونان تفنگ می‌ماند به گوش لاله‌ی سرخی سرود باد خزان که غنچه‌ی تو به زندان تنگ می‌ماند به نیش خشم به جان یهود حمله کنید که دادتان به دهان چون شرنگ می‌ماند به ناخنی که کشیدی به خاک، غزه قسم برای ماه تو جانم پلنگ می‌ماند زرنگ نیست کسی که زجنگ بگریزد چنان گلی‌ست که ناگه زِ رنگ می‌ماند "شهید مانده و ما رفته‌ایم" سید گفت گمان مبر که تو رفتی و ننگ می‌ماند به "لااله" تو سوگند، "غزه" چون "یونس" میان بحر و به کام نهنگ می‌ماند ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar