🔼🔼🔼🔼🔼 ✳️اشکالات قاعده همبستگی(1) عدم توجه به امکان رخدادهای متعدد مشابه در تاریخ بارها ممکن است یک کلام به جهات مختلف تکرار شود این یعنی تکرار یک رخداد آن هم تکلم به یک مضمون خاص با الفاظ کاملا مشابه مواردی از قبیل موارد ذیل مواقعی را نشان میدهد که ممکن است دو متن مشابه با مضامین شبیه به هم اما در دو یا چند واقعه تکرار و گزارش شود (تفصیل کلام در پایان نامه و مقالاتی که در دست تهیه هست خواهد آمد در اینجا فقط برای دو مورد نخست مثالهایی ذکر مینماییم) : 🟡سوال یکسان و پاسخهای یکسان از دو امام علیه السلام (نمونه اول، نمونه دوم، نمونه سوم، نمونه چهارم ) 🟡تکرار یک فرمایش از سوی معصوم علیه السلام در مواضع مختلف(نمونه اول، نمونه دوم، نمونه سوم، نمونه چهارم) 🟡تکرار سوال از امام علیه السلام از سوی راوی 🟡تکرار سوال از امام علیه السلام از سوی دو راوی (یک راوی ابتدا پرسیده است و راوی دوم از او اولا نقل میکند و این راوی دوم خود نیز از امام علیه السلام میپرسد) 🟡تکرار یک فرمایش از چند معصوم علیهم السلام 🟡عرضه حدیث از امام علیه السلام و نقل آن از سوی راوی عرضه کننده حدیث آنچه به عنوان نمونه در موارد فوق آمد عمدتا در حیطه بحث تکلم و پرسش و پاسخ و تکرار آن در رخدادهای مختلف میباشد اما حتی ممکن است یک واقعه خارجی به شکل شبیه به هم رخ دهد مانند موارد شفای بیماران در حرمهای مطهر حضرات معصومین علیهم السلام. این مطلب در فضای عامه نیز مطرح است و برای مشاهده دسته بندی و نمونه هایی از تحلیل و تبیین تعدد واقعه در گزاره های مشابه تاریخی، میتوان به کتاب تعدد الحادثة في روايات الحديث النبوي دراسة تأصيلية نقدية رجوع نمود. 🔴گاه در تحلیل و تبیین براساس وحدت واقعه و برتری آن نسبت به تعدد واقعه به چند نکته اشاره میشود: 🔘بحث تفاوت دوران نخستین(سده نخست) و پس از آن در امر تدوین و مکتوب نمودن احادیث؛ باید گفت این امر گرچه موثر است لکن باز اصل مطلب را که تعدد واقعه مشابه و گزارش آن در آن دوران نیز یک واقعیت تاریخی و عقلایی و قابل اتکاست منتفی نخواهد بود. همچنین به عنوان نقض این مطلب هم میتوان به استفاده از این قاعده سازی در مورد سده دوم و حتی سده سوم در مقالات مختلف جناب دکتر قندهاری به روشنی دیده میشود. 🔘اشاره به گزاره های تاریخی نسبت به وقائعی که به قرائن مختلف، وحدت رخداد در آن گزاره ها واضح است؛ در این باره باید گفت که در مقالات و ارائه‌ها چنانچه تنها به مواردی از مشابهت اشاره شود که با توجه به قرائن واضحه در آنها وحدت واقعه مشهود باشد و از دل آن بخواهیم برای همه گزاره‌های تاریخیِ مشابه، به صورت قاعده‌ای حکم به وحدت واقعه نماییم، هم از نگاه تاریخی فاصله گرفته‌ایم و هم خواه ناخواه دچار مغالطه گشته‌ایم. 🔘بهترین تبیین ؛ برخی اوقات نیز گفته میشود که در مورد گزاره‌های تاریخی مشابه تحلیل براساس وحدت واقعه نسبت به تحلیل و تبیین بر اساس تعدد واقعه تبیین بهتری است، در حالیکه چنانچه شواهد بر تعدد موجود باشد، روشن نیست این ادعا که بهترین تبیین بر پایه وحدت واقعه است و نه تعدد آن، از چه بابت است؟ جدا از آنکه مساله بهترین تبیین در سر جای خود نیازمند بررسی و واکاوی از حیث چیستی، اصل پذیرش، نقضها و ... میباشد. 🔘نمونه‌های متعدد راست آزمایی شده بر اساس اسناد تراث حدیثی عامه؛ در این مورد نیز به اجمال میتوان گفت علاوه بر آنکه اصل آن نمونه‌ها محل کلام و گفتگوست، باید به تفاوت جدی تاریخ حدیث شیعه با تاریخ حدیث عامه از جهات مختلف از جمله بحث سنددهی، انتقال شفاهی و مکتوب، کتابت و تدوین و نشر در زمان معصوم علیه السلام و ... توجه داشت و مهمتر آنکه اساسا جعل، دس، قلب، سندسازی و دیگر آسیبهایی که در تراث عامه به وفور یافت میشود به هیچ روی قابل تعمیم به فضای حدیثی شیعه نیست. در بحث از خطبه 80 نهج البلاغه همانطور که در ارائه ذکر شد و در مقاله نقد خواهد آمد، شواهد بر تعدد واقعه (چند نامه و خطبه) به کثرت وجود دارد و حتی اگر راهی برای اطمینان به رخداد همه آن وقائع نباشد، راهی برای تکذیب آن نیز وجود ندارد و همانطور که گذشت صرف مشابهت آن هم در بخشی از محتوا نمیتواند به تنهایی برای تحلیل بر پایه وحدت واقعه کفایت نماید. 🆔 @hadith_maaref 🔽🔽🔽🔽🔽