مادرم برای دوستان تعریف کرده که موسی زمانی که به روستا می آمد ابتدا جویای حال دوستان وآشنایان میشد ودر کارهای کشاورزی ودامداری به پدر خود کمک میکرد ومیگفت پدرجان شما خسته هستید تا زمانی که من در روستا هستم شما استراحت کنید ومیگفت مادر جان کارهای شما هم زیاد است وشمارا خسته میکند من حتما به شما هم کمک میکنم 🥰🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷