مثل قصه گمنام 61
جایی نوشته بود، مادر هر کاری انجام دهد بچهها یاد میگیرند؛
مثلاً اگر شهید شود... حالا معلوم میشود چرا سربند نام مادر، الماس جبههها بود.
رزمندههای جوان، دوست داشتند مثل مادر شهید شوند؛ صورت نیلی، پهلو کبود و گمنام...
اصلاً فلسفه سالها نیامدن و مفقودالاثر ماندشان چیزی نبود جز اینکه مثل مادر، مزارشان پیدا نباشد.
توی وصیتنامه چندتایی از آنها هم نوشته که: شرم داریم اگر شهید شدیم ما مزار داشته باشیم و مادرمان زهرا(س)، نه! چرا راه دور برویم مثلاً همین شهید «ابراهیم هادی» که هنوز هم که هنوز است چشم انتظار مشتاقان، دست تفحص میشود
و توی خیالشان همه کوه و دره و دشتها را میکاود تا شاید روزی نشانی از او پیدا کنند اما او هنوز هم دلش میخواهد مفقودالاثر بماند...
#یادشهداصلوات
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫