*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان بزرگوار وتوفیق کسب معارف الهی وعدم توجه به خواهشهای نفسانی ودنیاطلبی روز پنج شنبه شما ان شاالله همراه باخیرات وبرکات الهی *لااله الالله الملک الحق المبین* *لزوم مهار خودمحوری و عدم تدبیر وعقلانیت وقدرت طلبی زمامداران در اموردولتمداری زمامداران وصاحب منصبان در جايگاه حكومت و مديريت اموردولت، علاوه بر مهارهاى بيرونى، نيازمند مهار درونى است؛ عاملى كه صاحبان قدرت وشهرت را از درون حفظ كند و مانع خودمحوری، قدرت طلبى، تندى و تيزى و تجاوزگرى او گردد. هرچند وجود مهارهاى بيرونى براى دولتمردان و كارگزاران ضرورى است، امّا كافى نيست، و مهارسازى درونى كارى اساسى است ، چنان که امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامۀ مالک اشتر بدين امر توجّه داده و فرموده است: *وَ أَمَرَهُ أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ، وَ يَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ، فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ* امام علی مالک را فرمان داد كه نفس خويش را از پيروى شهوت ها مهار سازد، و در هنگام سركشى ها آن را از نافرمانى ها بازدارد، زيرا نفس فرمان دهنده به بدی است. *شکستن خواهشهای نفسانی درمدیران* اين بيان نشان مى دهد كه مهار درونى در جايگاه قدرت تا چه حد ضرورت دارد؛ و امام (ع) درباره اين مهارسازى دو عبارت به كار برده است : الف *أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ* نفس خويش را از پيروى شهوت ها مهار سازدال. ب *وَ يَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ* و در هنگام سركشى ها آن را از نافرمانى ها بازدارد تعبير . کسرنفس من الشهوات» در اصل شكستن خواسته هاى نفسانى و خواهش هاى درونى و شهوانى است كه بيانگر نهايت مهارسازى و بازدارندگى است؛ و اين شدّت بيان مى رساند كه تهديد خواهش هاى درونى تا چه حد است كه لازم است اين گونه نفى شود و مهار گردد. همچنين تعبير *وزع نفس عند الجمحات* جلوگيرى و بازدارندگى نفس است آن هنگام كه خواهش هاى آن چون اسبان سركش سواركاران خود را به سوى هلاكت مى برند و از دست سواران هيچ كارى برنمى آيد. امام (ع) با به كار گرفتن واژه «جَمَحات» كه جمع «جَمَح» است مطلبی بسیار مهم را در قدرت زدگی و عوارض آن بیان کرده است. «جَمَح» سركشى اسب، تند رفتن و شتاب گرفتن اسب است در حدّى كه راكب آن نتواند مهارش كند؛ و نیز مطلق سركشى است . *خطرقدرت زدگی ودنیاطلبی این بیان شدّت خطر قدرت زدگى را مطرح كرده است و اين كه قدرت زدگى اختيار انسان را سلب مى كند و قدرت بر انسان مسلّط مى شود و آن است كه زمامدار و مدير را راه مى برد. به بيان اميرمؤمنان على (ع) : *أَلاَ وَ إِنَّ الْخَطَايَا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا، فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ* . هشيار باشيد، خطاكارى ها چون اسبان سركش و چموشى هستند كه خطاكاران بر آن ها سوار شده، عنان گشاده مى تازند تا سوار خود را به آتش دراندازند. مهار نكردن خود در جايگاه حكومت و مديريت، فرد را در چنين موقعيتى قرار مى دهد؛ و لزوم خودسازى از همين روست : *أَلاَ وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا، فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ.* آگاه باشيد، پرواپيشگى چون شتران رام و آرامى اند كه پرواپيشگان سوار بر آن ها، عنان به دست و آرام، مى رانند تا سواران خود را به بهشت درآرند. نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ نهج البلاغه، کلام ۱۶ *التماس دعا*