🔰 دیرینگونهی هبوط
بخش دوم: یهودیت
یک نمونه از این اغواگری زنان یهودی در حوزهی سیاسی – نظامی، رفتار یَهودیت ( Judith معنی زن یهودی) است. این نمونه از «کتابهای قانونی ثانی» نقل میشود؛ با اینکه این کتاب از نظر تاریخی، ایراداتی دارد اما به عنوان بخشی از ادبیات کهن یهود برای رفتار شناسی زنان این قوم، قابل بررسی است.
💬 یهودیت زنی زیبا و خداترس بود که پس از مرگ همسرش، ثروت زیادی از او به ارث برده بود. او به جز روزهایی معدود، بقیهی سال را در خانه میماند، لباس عزا میپوشید و روزه میگرفت.
🔹 روزی هولوفِرِنس سپهسالار نَبوکَدنَصّر پادشاه آَشور (نَبوکَدنَصّر، پادشاه بابل بود.) منطقهی کوهستانی محل سکونت یهودیان را محاصره کرد و آب را بر آنها بست تا تسلیم شوند. یهودیان ترسیده بودند و به خدا استغاثه میکردند. محاصره بر آنها سخت شده بود و کمکم زمزمهی تسلیم به گوش میرسید. سران قوم به مردم گفتند اگر خدا تا پنج روز آینده، نجاتشان ندهد شهر را تسلیم خواهند کرد. یهودیت تصمیم گرفت قومش را از این محاصره نجات دهد. او سران قوم را جمع کرد و گفت که نقشهای برای شکست دشمن دارد اما نقشهاش را به آنها نخواهد گفت.
🔹 یهودیت به درگاه خدا دعا کرد تا به دستش، قوّت و به زبانش افسونگری عطا کند تا به دشمنان زخم بزند و آنها را بمیراند. او لباسهای عزا را درآورد؛ استحمام کرد؛ خود را خوشبو ساخت؛ گیوانش را شانه زد و لباس مجلس شادی بر تن کرد. یهودیت خود را به جواهراتش آراست و تا جایی که میتوانست خویشتن را زیبا ساخت تا هر مردی را بفریبد.
🔹 یهودیت با کنیزش به سمت اردوگاه هولوفِرِنس رهسپار شد. بزرگان شهر که او را دیدند از زیباییاش شگفتزده شدند و گفتند:
«خدای پدرانمان به لطف خویش تو را حفظ نماید! و نیّات تو را برای فخر بنیاسرائیل و رفعت اورشلیم محقق گرداند!»
🔹 یهودیت رفت. سربازان آشوری او را دستگیر کردند و پرسیدند اهل کجاست؟ از کجا میآید و به کجا میرود؟ او گفت: «من دختری عبرانیم که از نزد آنها گریختهام؛ زیرا بهزودی آنها، طعمهی شما خواهند شد. من آمادهام تا به هولوفِرِنس، خبرهای موثق بدهم. من میدانم او چگونه میتواند بر این منطقه مسلط شود. سربازان در تمام مدت گفتگو، مبهوت زیبایی او بودند.
🔹 هنگامی که یهودیت را به اردوگاه هولوفِرِنس بردند سربازان از زیبایی او متعجب شدند. او را به خیمهی سپهسالار بردند. یهودیت در برابر هولوفِرِنس سجده کرد.
🔹 هولوفِرِنس گفت: تو چرا از نزد آنها گریختی و به اینجا آمدی؟
🔹 یهودیت، سخنانش را تکرار کرد و گفت: «این قوم کیفر نخواهند دید مگر زمانی که گناه کنند و خشم خدا را برانگیزند. آنها تصمیم گرفتهاند اگر محاصره سختتر شود به سراغ خوردنیهایی که در شریعت ما حرام است بروند؛ هنگامی که این کارها را انجام دهند همان روز، زمان هلاکت آنها خواهد بود.»
🔹 هولوفِرِنس از سخنان او خوشحال شد و قول داد اگر چنین شود یهودیت، مقیم قصر نَبوکَدنَصّر گردد.
🔹 یهودیت و کنیزش در خیمهای ساکن شدند. آنها با اجازهی هولوفِرِنس هر شب برای عبادت از اردوگاه خارج میشدند و دوباره بازمیگشتند. تا اینکه روز چهارم، هولوفِرِنس گفت: «برای ما مایهی ننگ است که بگذاریم چنین زنی بی آنکه ما را کام دهد از نزدمان برود.» او ضیافتی خصوصی برای سردارانش ترتیب داد و یهودیت را نیز دعوت کرد. یهودیت خود را آراست و در مهمانی حاضر شد. هولوفِرِنس که مسحور زیبایی او شده بود آنقدر باده نوشید که در همهی عمرش ننوشیده بود.
🔹 شب هنگام همه رفتند و یهودیت در خیمهی هولوفِرِنس ماند. او فرصت را مناسب دید و از خدا یاری خواست و با خنجری سر سپهسالار مست را از تنش جدا کرد و به کنیزش داد تا در خورجینی که به همراه داشت بگذارد؛ سپس به عادت هر شب به بهانهی عبادت از اردوگاه خارج شدند. او به نزد قومش بازگشت و سر هولوفِرِنس را به آنها نشان داد. او گفت:
«اینک سر هولوفِرِنس ... خداوند به دست زنی او را فروکوفت! ستوده باد آن خداوندی که مرا از برای انجام کارم حفظ فرمود! چرا که رخسارهی من، این مرد را جز از برای هلاکش نفریفت. او با من مرتکب گناهی نشد تا دامنم به شرمساری و ننگ آلوده گردد.»
🔹 مردم همگی شاد شدند و خدا را سپاس گفتند و با راهنمایی یهودیت، آشوریان را عقب راندند. یهودیان در سرودهای شادی خود، یهودیت را که با زیباییاش توانسته بود دشمن را شکست دهد میستودند. (کتابهایی از عهد عتیق/ صص۱۰۷-۱۴۳)
🕎 یهودیت توانست با زیبایی خود، یک لشکر غالب را به شکست و سقوط بکشاند. این یک نمونه از رفتار زنان یهودی است که از دیرینگونهی تحریفشده هبوط برگرفته شده و رفتار حوای تحریفشده را تکرار کرده است.
📚 کتابهایی از عهد عتیق (کتابهای قانونی ثانی)/ ترجمه پیروز سیار/ نشر نی/ چاپ چهارم ۱۳۸۴
#دیرینگونهی_هبوط
ادامه دارد...