۱. وقتی که کسی در ملاقات آب یک ظرف با نجاست تردید دارد و با چشم عادی نجاستی را در آب نمی‌یابد، اما هنگامی که با ابزارهای کاربردی، ذرّه‌ای از نجاست را پیدا می‌کند؛ در این صورت، حکم به تنجّس آب می‌شود؛ چرا که موضوع حکم تنجّس، ملاقات حتی با اندکی از نجاست است و اکنون او توانسته است با ذره‌بین آن را احراز کند. ۲. وقتی که کسی به چیزی ـــ مانند اندام زن نامحرم ـــ که نظر بدان حرمت دارد، از راه دور با دوربین یا ابزاری مانند آن نگاه کند؛ گناهکار خواهد بود؛ زیرا موضوع حرمت نگاه است، و این نظر و نگاه اکنون با ابزار تحقق پیدا کرده است. ۳. وقتی که فردی با ابزار نوین استراق سمع، به تجسس بپردازد، در این صورت وی مرتکب فعل حرام شده است؛ چون موضوع حرمت، نه گوش سپردن بدون ابزار، بلکه عنوان «تجسّس» است. ۴. وقتی که شوهر زن بارداری فوت می‌کند و بخواهند پس از کنار گذاشتن سهم جنین، میراث متوفی را میان دیگر ورثه تقسیم کنند، اگر ابزاری مانند سونوگرافی را برای تشخیص وضعیت جنین، اعم از یک قلو یا دوقلو بودن یا مذکر و مؤنث بودن به کار گیرند، نتیجه آن مورد توجه قرار می‌گیرد؛ زیرا موضوع حکم، یعنی وجوب کنار گذاشتن سهم حمل از میراث متوفی پیش از تقسیم آن، مترتب بر یکی یا دوتا بودن جنین و پسر یا دختر بودن آن است، و اگر بتوان این امر را با ابزارهای مدرن تشخیص داد، باید بر اساس آن عمل شود. ۵. وقتی که در تشخیص پدر یک نوزاد تردیدی پیدا شود و وی تحت آزمایش ژنتیک DNA قرار گیرد و ژن او با یکی از افراد هماهنگ باشد، بر همان اساس حکم خواهد شد؛ چرا که موضوع حکم فرزندی، عبارت از زایش از صلب یک مرد است که در فرض یادشده با این آزمایش قابلیت شناسایی دارد و بنابراین، احکام پدر و فرزندی بر وی جاری می‌شود. در نتیجه، تفکیک میان مواردی که می‌توان ابزارهای نوین دید و یا شنود و مانند آن را برای بعضی از آنها به کار گرفت، و مواردی که نباید به آنها توجه کرد، بسته به اختلاف در موضوع حکم شرعی است، و فقیه جز پایبندی و تقیّد به آنچه از ادله استفاده می‌کند چاره‌ای ندارد. در خصوص هلال، بیشتر فقها از تعبیر «مَواقیت للنّاس» برای هلال، در آیه شریفه، این گونه استفاده کرده‌اند که هلال یک ابزار عمومی سنجش زمان است که تمامیِ مردم می‌توانند به آن مراجعه کنند و امور معیشت و دیانت خود را با آن سامان دهند، نه اینکه شاخصی باشد که تنها بعضی از مردم توان استفاده از آن را دارند و بعضی دیگر جز با مراجعه به کسانی که از ابزارهای لازم برای دیدن هلال بهره‌مند هستند، نتوانند از آن استفاده کنند. بدین ترتیب، معلوم می‌شود که اگر در عصر معصومین علیهم‌السلام هم دانشمندان موفق به ساخت تلسکوپ شده بودند، حضرات معصومین علیهم‌السلام رؤیت هلال با استفاده از آن را معتبر نمی‌دانستند؛ این البته نه به معنای چشم‌پوشی از کمک گرفتن از آلات و وسایل مدرن، بلکه بدین معنا است که هلال تا زمانی که برای عموم مردم نمایان نشده باشد، به عنوان شاخص زمانیِ آنان تعیین نشده است. با این قرینه، مشخص می‌شود که رؤیت یادشده در متونِ رواییِ مربوط به روزه و افطار، تنها طریقی برای نمایان شدن هلال در افق هر منطقه، به گونه‌ای است که برای عموم مردم و با چشم غیرمسلّح قابل دیدن باشد، و از آن عبارت هیچ اطلاقی برای شمول رؤیت با دوربین فهمیده نمی‌شود. وانگهی، اگر مبنا را چنین تصور کنیم که مناط در فرا رسیدن ماه جدید، نمایان شدن هلال در افق به گونه‌ای باشد که هرچند با مجهزترین تلسکوپ‌ها و دوربین‌ها دیده شود، در این صورت باید گفت بسیاری از موارد روزه و افطار و حج و دیگر اعمال پیامبر(ص) و ائمه(ع) که باید در روزهای خاصی از ماه صورت بگیرد، در ایام حقیقی خود نبوده؛ چرا که آن حضرات علیهم‌السلام در تشخیص روز اول ماه‌های قمری بر رؤیت با چشم معمولی اعتماد داشته‌اند، در حالی که ایشان نیز مانند بسیاری دیگر از مردم عصر خود، می‌دانسته‌اند که ماه شب اول به‌ندرت با چشم عادی و به صورت آشکار و در ارتفاع بالا دیده می‌شود، مگر اینکه در شبِ پیش از آن با ابزاری قوی ـــ در صورت موجود بودن ـــ قابل دیده شدن باشد. چگونه است که نه از ایشان و نه از دیگران، مطلبی در این باره نرسیده است که وقتی ماه برای اولین بار بلند و نمایان است، باید آن را ماه شب دوم تلقی کرد؟! دفتر آقای سیستانی ـ نجف اشرف یا ادرکنی •┈••✾••┈• کانال اصول شهید صدر : @halgheysaniye