🏴 🍯 💥قلک هیئت 🚕قبل از محرم با دخترم، ساجده، پول تو جیبی‌هایمان را جمع می‌کردیم تا شب‌هایی که پدرش نبود، بتوانیم با تاکسی به هیئت برویم. 💡باهم یک قلک ساختیم و پول‌هایمان را در آن پس‌انداز کردیم. ✅پول ها را در کیف ساجده گذاشتم. شب‌ها که می‌رفتیم هیئت، او کرایه را به راننده تاکسی می‌داد. 🍼در مسیر رفت‌وبرگشت هم به من کمک می‌کرد و یکی از داداش‌های دوقلویش را نگه‌می‌داشت. ❤️به خاطر علاقه ای که به هیئت داشت، حاضر بود از خودش بگذرد. برای رسیدن به آنچه دوست داشت، هم‌ هزینه کرد و هم سختی‌هایش را تحمل کرد. 💭 هنوز هم آن شب‌هایی که با تاکسی می‌رفتیم هیئت، جزء بهترین خاطراتش است. ▪️ خاطره خانم وحیده حیدری ازکتاب "پرچمدار کوچک من" 🏡 📱 همراه ما باشید در 👇👇👇 تلگرام، بله، سروش: @hambazi_tv ایتا: @hambazi اینستاگرام: @hambazi.tv