eitaa logo
هم بازی
2.6هزار دنبال‌کننده
817 عکس
399 ویدیو
10 فایل
✨ «بازی»؛ بازوی تربیت: برای پدرها، مادرها، و فرزندان ✨ کاری از خانه هم بازی اینستاگرام instagram.com/hambazi.tv سروش sapp.ir/hambazi_tv 🎥آپارات aparat.com/Ham_Bazi 📩 «دریافت نظرات، انتقادات و پیشنهادات» : @Hambazitv_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 ♦️کارخانه هندسی 🍀 یک کارگروهی و دقیق🤓 🌸 بچه‌های عزیزم توو این بازی، با همکاری هم شکل‌های هندسی رو درست میکنین. باید با چشم‌های بسته و کمک هم و راهنماتون شکل‌ها رو با طناب درست کنین. 😎 🏡 📱با ما همراه باشید در 👇👇👇 تلگرام، بله، ایتا و سروش: @hambazi_tv اینستاگرام: @hambazi_tv2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 👬 با دوستام 🍀 کار گروهی 🌸 سلام بچه های نازنین ماه مبارک رمضان رو بهتون تبریک می گم.🥳🥳🥳 🌙تو ماه رمضان خدای مهربان خیلی اصرار داره که ما بیشتر به همدیگه فکر کنیم. بیشتر باهم دوست باشیم. مهمونی بریم. مهمونی بدیم. مثل بازی ما که دوستا سعی دارند تا آخرین لحظه باهم باشند. یک روزنامه بردارید با دوستتون روش بایستید، روزنامه را تا بزنید دوباره با دوستتون روش بایستید، تا زدن رو ادامه بدید ولی تا آخرین تا باید شما و دوستتون روش بایستید. 🏡 📱با ما همراه باشید در 👇👇👇 تلگرام، بله، ایتا و سروش: @hambazi_tv اینستاگرام: @hambazi_tv2
❤️😇 سلاااام؛ عیدتون مبارک باشه، طاعاتتون قبول حق 📚 وقتی مجموعه کتاب‌های داستان و رنگ‌آمیزی " " منتشر شد؛ قول دادیم به بچه‌هایی که با برچسب‌های انتهای هر کتاب برای ما شعر یا داستان‌ بگن، قصه‌گویی بکنن، کاردستی بسازن یا هرکار خلاقانه‌ی دیگه‌ای که به ذهنشون میرسه انجام بدن و برای ما بفرستن، هدیه بدیم. 😍 حالاااااا؛ الوعده وفا! 😎 بریم با هم دوستای با وفامون از سراسر ایران عزیز رو بشناسیم: ۱. فاطمه خانی، ۳ ساله از مشهد ۲. محمدحسن جهانگیری، ۴ و نیم ساله از تهران ۳. سلمان خانی، ۵ ساله از مشهد ۴. حسین راستین، ۵ و نیم ساله از مشهد ۵. محمدمتین لعلی، ۶ ساله از مشهد ۶. امیرعلی محمدی، ۶ ساله از زنجان ۷. زهرا عالمی، ۶ ساله از مشهد ۸. فاطمه توکلی، ۶ ساله از تهران ۹. محمدسجاد کریمی، ۶ ساله از قزوین ۱۰. محمدحسین خورسندی، ۸ ساله از مشهد ۱۱. معصومه‌زهرا کریمی، ۱۰ ساله از قزوین 🎁😍 با شما دوستای عزیزمون تماس میگیریم و اسباب‌بازی‌های دوست‌داشتنی رو براتون ارسال می‌کنیم. 📞☺️ منتظر تماس ما باشید. ⭕️ *مهم:* 👈 باتوجه ‌به اینکه پیج اصلی خانه هم‌بازی در اینستاگرام به آدرس @hambazi.tv از دسترس خارج شده، اگر آثار بچه‌های عزیزتون رو به دایرکت پیج قبلی ما فرستادید و حالا اسمشون در این لیست نیست، حتما به ما اطلاع بدید. 🔹 آدرس جدید ما در اینستاگرام: @hambazi_tv2 ممنون از همراهی همیشگی شما🌷 🏡 📱با ما همراه باشید در 👇👇👇 تلگرام، بله، ایتا و سروش: @hambazi_tv اینستاگرام: @hambazi_tv2
🌸 سلااااام به همگی! احوالتون چطوره؟ 😎 این روزا به نمایشگاه کتاب سر زدید؟ 😍 امسال با چندین عنوان کتاب جذاب برای خانواده‌ها و بچه‌ها به نمایشگاه کتاب ۱۴۰۱ اومده 👌اگر هنوز این کتاب‌ها رو توی خونه ندارید، این‌روزها با تهیه‌شون کنید: برای خانواده‌ها: ۱. پرچمدار کوچک من (چاپ هشتم) ۲. سلیمانی‌ها (چاپ دوم) ۳. تولدت مبارک (چاپ اول) برای مربیان: ۴. کشتی نجات (چاپ سوم) برای بچه‌های ۵ تا ۸ سال: مجموعه داستان و رنگ‌آمیز "فردا رو ما میسازیم" ۵. الو مامان، من این بالام! ۶. به‌جای موشک کاغذی ۷. من هم ربات می‌سازم ۸. موشک من و این دو کتابِ دوست‌داشتنی! ۹. فر و فر و فر؛ صدا میاد! ۱۰. یک دونه نون، صددونه نون 🔸برای خرید حضوری: مصلی-شبستان، راهرو ۱۵ ، غرفه۱۲ منتظر شما دوستان هستیم. 🔸خرید مجازی هم از سایت نمایشگاه مجازی کتاب تهران: 🌐 https://book.icfi.ir/ 🔹راه های ارتباطی با نشر راه‌یار در فضای مجازی: instagram.com/raheyarpub.ir vaketab.ir basalam.com/raheyar raheyarpub.ir 📱با ما همراه باشید در 👇 تلگرام، بله، ایتا و سروش: @hambazi_tv اینستاگرام: @hambazi_tv2
❤️😇 سلاااام؛ ⚜ هدایای مجموعه کتاب های داستان و رنگ آمیزی "فردا رو ما می سازیم" آماده ارسال برای عزیزانی که در مسابقه خانه همبازی شرکت کردند. 📚 قول داده بودیم به بچه‌هایی که با برچسب‌های انتهای هر کتاب برای ما شعر یا داستان‌ بگن، قصه‌گویی بکنن، کاردستی بسازن یا هرکار خلاقانه‌ی دیگه‌ای که به ذهنشون میرسه انجام بدن و برای ما بفرستن، هدیه بدیم. 😎 بریم با هم دوستای با وفامون از سراسر ایران عزیز رو بشناسیم: ۱. فاطمه خانی، ۳ ساله از مشهد ۲. محمدحسن جهانگیری، ۴ و نیم ساله از تهران ۳. سلمان خانی، ۵ ساله از مشهد ۴. حسین راستین، ۵ و نیم ساله از مشهد ۵. محمدمتین لعلی، ۶ ساله از مشهد ۶. امیرعلی محمدی، ۶ ساله از زنجان ۷. زهرا عالمی، ۶ ساله از مشهد ۸. فاطمه توکلی، ۶ ساله از تهران ۹. محمدسجاد کریمی، ۶ ساله از قزوین ۱۰. نرجس احمدیان، ۶ساله از مشهد ۱۱. صادق ضیاء توحیدی، ۷ ساله از مشهد ۱۲. طاها احمدیان، ۸ ساله از مشهد ۱۳. محمدحسین خورسندی، ۸ ساله از مشهد ۱۴. معصومه‌زهرا کریمی، ۱۰ ساله از قزوین 🎁✅ دوستانی که اسمشان در لیست بود منتظر دریافت جوایز خودشون باشند. ⭕️ *مهم:* 👈 باتوجه ‌به اینکه پیج اصلی خانه هم‌بازی در اینستاگرام به آدرس @hambazi.tv از دسترس خارج شده، اگر آثار بچه‌های عزیزتون رو به دایرکت پیج قبلی ما فرستادید و حالا اسمشون در این لیست نیست، حتما به ما اطلاع بدید. 🔹 آدرس جدید ما در اینستاگرام: @hambazi_tv2 ممنون از همراهی همیشگی شما🌷 🏡 📱با ما همراه باشید در 👇👇👇 تلگرام، بله، ایتا و سروش: @hambazi_tv اینستاگرام: @hambazi_tv2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 | فراخوان کسب تجربیات و در زمینه 🔊 🔴👈 برایمان از خاطراتِ تجربیاتی بگویید که فرزندانتان را به سمت شاهراه انقلاب متمایل میکند! 🌷 بهترین خاطرات با نام شما در به چاپ می‌رسند. 👈 اطلاعات بیشتر در شرکت در طرح از طریق: 1⃣ تکمیل پرسشنامه به آدرس: https://survey.porsline.ir/s/7A3W3Sp 2⃣ ارسال عبارت «تربیت انقلابی» به: 📲 50004550 🆔 @hambazitv_admin 🏡 | 📱 مااینجاییم👇👇 تلگرام، سروش، بله‌و ایتا: 🔺 @hambazi_tv اینستاگرام: 🔺 @hambazi_tv2
هدایت شده از محسن قنبریان
🔰 معرفی کتاب • اول بگویم بزرگترین خسارت، "رفتن امر سیاسی از مدرسه" است. بدون آن نسلی تربیت میشود که تمتعات شخصی اش بر مسائل اجتماعی اش پیشی گرفته است. تنوع دلبستگی های شخصی از مد و فشن تا دیگر باشی ها و... ممکن است یک دهه بعد آنها را خودآگاه و منسجم کند؛ نیم طبقه ای اجتماعی بسازد و حتی جنبش های اجتماعی موجب شود! اینبار سیاسی می شود اما برای چیزهایی غیر از آرمانهای اصیل یک انسان مسلمان! ، مجموعه داستان بازی هایی برای دوم ابتدائی هاست؛ که با تلاش جمعی از نویسندگان تالیف و انتشارات دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آنرا منتشر کرده است. • از ماجراهای انقلاب اسلامی (کاپیتالاسیون، اعتصاب کارگران صنعت نفت، فرار شاه، طوفان شن، تحریم و...) موقعیت ساخته می شود و به کمک ارزشهایی مثل "نه به قوانین ناعادلانه"، "همبستگی برای اعتراض"، "کارآمدی نظریه حکومت اسلامی"، "نصرت الهی"، "تغییر محاسبات ذهنی بعنوان یک مانع حرکت انقلابی" و... بازی هایی طراحی می شود که آن داستان واقعی را برای کودکان عینی می کند. اول روش کار کامل توضیح داده شده است و بعد در ۱۲فصل، ۱۲ماجرا با داستان و بازی به آموزش و تربیت در می آید. • قطعا اجرای این کتاب توسط مربیان آگاه نقاط قوت و ضعف کتاب را بیشتر معلوم می کند و می تواند این راه را تکمیل و تعالی دهد. مطالعه و اجرای این کتاب را در به مربیان دبستان پیشنهاد می کنم. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
*📮 | سری دوم دوره توانمندسازی سفیران مقاومت برگزار می‌شود: ⭕️ ویژه معلمان و دانشجومعلمان * 🇵🇸 دوره مجازی توانمندسازی 🔹 به همت و باحضور اساتید 🔹 با هدف ارتقا دانش تئوری و مهارتی معلمان و دانشجومعلمان سراسر کشور 🔹 در زمینه انتقال مفاهیم حوزه مقاومت و مبارزه با استکبار و دفاع از مظلوم برای کودک و نوجوان برگزار می‌شود. *✅ زمان‌بندی جلسات:* 🔷 منظومه مقاومت در کلاس 🔹استاد: خانم راضیه جمالی‌نژاد، روان‌شناس و معلم 👈 شنبه، ۴ آذر، ساعت ۱۸ 🔶 تجلی مقاومت در ادبیات کودک و نوجوان 🔸 استاد: خانم نرگس کاهانی، پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان 👈 یکشنبه، ۵ آذر، ساعت ۱۸ 🔷 مقاومت و بازی 🔹 استاد: خانم زینب‌السادات حسینی، پژوهشگر و طراح بازی 👈 سه‌شنبه، ۷ آذر، ساعت ۱۸ 💳 هزینه شرکت و صدور گواهی: ۱۵ هزارتومان 📬 اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام: خواهران: @rgh_shaker برادران: @safir_1402 📌 همراه ما باشید: ☑️ @hambazi_tv
* 📝 💌گزارشی واقعی از روایت‌گری زنان شاخص سرزمین و حال و هوای دانش‌آموزان در دبیرستان دخترانه - مشهد * ☄چهار سه دو یک پرتاب! _ما می‌خوایم بریم بیرون _خانم ما فوق برنامه نمی‌خوایم _زنگ پیش امتحان هندسه و فیزیک داشتیم، دیگه مُخِمون به حرف‌های شما نمی‌کشه! •°•معلم پرورشی با تکان دادن دست‌هایش می‌پرد وسط همهمه بچه ها! _دخترای من ساکت باشید ببینید این خانم‌ها چی میگن. اگه خوشتون نیومد، اون وقت هرچی شما بگید. خانم مربی چادرش را تا می‌زند و می‌گذارد روی پشتی صندلی. می رود روی سن کلاس و رو به بچه ها می‌ایستد. _گوش کنید! گوش کنید! بیاین یه معامله کنیم. اگه ۴۵دقیقه گوش و چشمتون رو بدین به من، ۴۵ دقیقه بعدی مال خودتون. بعد نگاهی به ساعت می‌اندازد و می‌گوید: «چهل و پنج دقیقه از همین الان شروع شد. دیرتر آروم بگیرید، به ضرر خودتونه‌.» بچه‌ها شروع می‌کنند به ساکت کردن بغل‌دستی‌هایشان. خانم مربی، فیلمی را روی صفحه پروژکتور پخش می‌کند: ایران چندمین کشور فضایی دنیاست؟ فیلم را متوقف می‌کند و از بچه ها کمک می‌گیرد. _بیستمین؟ _دهمین؟ _ماهواره پیام محصول کدوم دانشگاه ایران است؟ _شریف؟ _امیرکبیر؟ بچه ها آمده‌اند وسط گود و بلند بلند گزینه‌ها را اعلام می کنند. در ادامه کلیپ، مجری برنامه از افتخارش به زن‌های ایرانی می‌گوید و با صدای بلندی یک زن روی صحنه ظاهر می‌شود. چهار سه دو یک فرمان پرتاب صدا و تصویر پرت شدن یک ماهواره به فضا می‌پیچد توی کلاس! بچه ها سرجایشان میخکوب شده‌اند. زنی با لباس سفید شبیه دکترها و روسری رنگی از میان صداها بیرون می‌آید. _من هستم؛ دانش آموخته رشته مهندسی مخابرات از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و مدیر پروژه ماهواره پیام. خانم مربی همزمان با پخش کلیپ، واژه هایی را روی تخته می‌نویسد: امید،خودباوری، کارگروهی و... پچ پچ‌های دو نفره از ته کلاس بالا می‌گیرد. _این که آخرش گفت ماهواره سقوط کرده، چه فایده؟! دانش‌آموز میز اول سرش را می‌چرخاند به طرفش. «اما گفت سه دقیقه طلایی توی مدار موند. موفقیت یه چز بی عیب که نیست. مهم اینه اون مسیر رو ول نکنی.» بغل دستی‌اش سرش را با خودکار توی دستش می‌خاراند و می گوید: «آخرش گُلی به سر خودشون زدن یا نه؟!» دوستش فوری می‌پرد توی حرفش! _آره مگه ندیدی گفت یه تیم ساختن و دوباره یه ماهواره دیگه درست کردن و عیب‌های کار دراومده. بعد از بانوی موشکی، مربی می رود سراغ . هنوز یک خط حرفش روی زمین ننشسته که سوالات رگباری سرازیر می شود. _مگه تو آلمان ما رو راه میدن؟! _چه‌جوری با حجابش گذاشتن بیاد تو دادگاه‌های اونا؟ _من که باورم نمیشه این چیزا رو! قصه مریم نقاشان بچه‌ها را فکری کرده. هر بندش را که خانم مربی روایت می‌کند، بچه ها با چشم‌های گرد شده به هم نگاه می‌کنند‌. _همون اول باید دینش رو بذاره کنار! _چهارتازبان بلده! بابا ما تو همین فارسیشم موندیم. _چه سوادی داشته رفته اونا تو دادگاه‌هاشون راهش دادن؛ من که باور نمی‌کنم... حالا نوبت دو بانوی دیگر است. همین که مربی از یک زن روستایی که چطور می‌تواند آدم به درد بخوری برای جامعه‌اش شود، حرف می‌زند، بچه ها می‌زنند زیر خنده و می‌گویند: «هیچی خانم! لابد باید گاوش رو بدوشه یا تهش عضو شورایی چیزی بشه!» مربی وسطشان می‌ایستد و دست‌هایش را پشت کمر قلاب میکند. _شاید هم بتونه یک تعاونی گنده دست و پا کنه. اصلا تا حالا اسم تعاونی به گوشتون خورده؟ یکی از دخترها از جایش بلند می‌شود و می‌گوید: «آدم بی‌پول توی روستا چجوری تعاونی بزنه؟» مربی انگشت اشاره‌اش را میگیرد به طرفشان. _تو صد تومن میذاری، من پنجاه تومن، تو ده تومن، تو.... تو... . سرمایه‌های ما میاد روی هم و راه میفته. خانم قصه ما هم از یه روستا شروع کرد و همین جوری شد کارآفرین نمونه کشور! تازه یک بوم‌گردی هم راه انداخته و کلی آدم رو با روستاشون آشنا کرده. _با چی خانم؟ مثلا چی درست میکردن توی اون روستای خشک و گرمی که میگین؟ _کره، کشک، ماست، قالی، صنایع دستی منطقه خودشون و... قصه خانم صادقی با عکس روی پرده نمایش پیوند می‌خورد به جنگ. مربی میگوید: «تازه ما زن‌هایی داشتیم توی همین روستاها که کامیون کامیون نون میفرستادند به جنگ؛ زنی که نه سواد داشته، نه اسم و رسم و امکاناتی، ولی شده رهبر مردم روستاش و اونها رو برای یه هدف مشترک به خط کرده. _خانم دلت خوشه‌ها، زمان جنگ قحطی بوده. گندم از آسمون می‌ریخته براشون نون بپزن؟! ما رو چی فرض کردین؟! یکدفعه پشت‌سری‌اش می‌زند به پشتش ومی‌گوید: «دیوونه اون جنگ جهانی بود. جنگ عراق رو میگه!» دخترها چنددقیقه‌ای نشسته‌اند توی موقعیت‌های مختلفی که آدم‌هایش به آب و آتش زده‌اند تا به قول خانم مربی «بهترین خودشان باشند» ✍ مریم برزویی؛ ازمحققین پروژه «زنان سرزمین من» 🌐 @hambazi_tv
📝 💌گزارشی واقعی از روایت‌گری زنان شاخص سرزمین و حال و هوای دانش‌آموزان در دبیرستان دخترانه - مشهد قسمت 2⃣ | مدرسه 2⃣ 💥 از ورزشگاه تا دانشگاه! _ موقعیت: رقابت های پارآرسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا؛ در سال های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ هم دو عنوان نائب‌قهرمانی دنیا رو به دست آورده این چهررررره آرههه، این پرتاب خیلی بهتره! انگار آقای گزارشگر هم مثل دخترهای دبیرستان منتظر است ببیند... ⭕️👇 : پست بعدی 🎤 خانم مربی: ملیحه بخشی‌نژاد، کارشناس ارشد مطالعات زنان و مسوول واحد زنان خانه هم‌بازی ✍ راوی: مریم برزویی؛ نویسنده‌ی پوسترهای نمایشگاهی «زنان سرزمین من» 🌊 همراه ما باشید: 🌐 @hambazi_tv
📝 💌گزارشی واقعی از روایت‌گری زنان شاخص سرزمین و حال و هوای دانش‌آموزان در دبیرستان دخترانه - مشهد قسمت 2⃣ | مدرسه 2⃣ 💥 از ورزشگاه تا دانشگاه! _ موقعیت: رقابت های پارآرسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا؛ در سال های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ هم دو عنوان نائب‌قهرمانی دنیا رو به دست آورده این چهررررره آرههه، این پرتاب خیلی بهتره! انگار آقای گزارشگر هم مثل دخترهای دبیرستان منتظر است ببیند سرنوشت این نیزه به کجا رسیده؟! _ پذیرفتن این پرتاب رو! چه قدر؟ ۲۲متر و ۵۰ سانتیمتر. صدایش را می‌برد بالا _باریکلاااااا باریکلااااا رکورد جهان رو شکست! بچه ها هم‌زمان با فریادهای هاشمیه که دست‌هایش را محکم به پاهایش می‌کوبد، نیم‌خیز شده‌اند و برایش کف و سوت می‌زدند. خانم مربی انگشتش را روی دکمه استپ فشار می‌دهد. دست‌هایش را پشت کمرش قفل می‌کند و می‌پرسد: _خب، این خانوم رو می‌شناسین؟ یکی از دخترها با خنده می‌گوید: گفت دیگه خانم، هاشمیه متقیان! بغلی دستی‌اش کلاه کاپشنش را می‌کشد و می‌گوید: «نابغه اسمش رو نمیگه که. منظور فک و فامیل و کار و بارشه!» مربی با دو عصای آهنی می‌پرد وسط حرفشان؛ عصایی که بابای هاشمیه برای دختر معلولش ساخته بود تا هم‌پایش شود. قصه از کودکی و نوجوانی هاشمیه می‌رسد به روزهایی که عذرش را از تیم والیبال می‌خواهند. مربی به عکس هاشمیه اشاره می‌کند و می‌گوید: «دست‌هاش کوتاه بود. به درد والیبال نمی‌خورد، گفتن برو. به نظرتون بعدش چیکار کرد؟» دخترها همین طور که دست‌هایشان را یکی در میان دراز کرده‌اند و برانداز می‌کنند، با لحن کِش‌داری میگویند: «خانم اجازه تلاششششو کرد!» _نههه، رشته‌ش رو عوض کرد. بچه‌ها پقی می‌زنند زیر خنده. _چه رشته‌ای رفت خانم؟ همین نیزه که پرت میکنه؟ _بله. رفت سراغ دوومیدانی. رشته پرتاب نیزه و رکورد دنیا رو شکست. مربی دوباره بخش آخر فیلم رکودشکنی را پخش می‌کند و صدای سوت و جیغ نمازخانه را از جا برمیدارد. •°• با ضربه‌ مربی به میز آرام می‌گیرند. _خب حالا از ورزشگاه بریم دانشگاه. ببینم شما اگه سه بار از دانشگاه اخراج بشین، چیکار می‌کنین؟ _شوهر میکنیم. _کاری نمی‌تونیم بکنیم، می‌شینیم تو خونه. _خانم، آرایشگاه میزنیم. دختری که از اول روی صندلی نشسته و تند تند یادداشت برمی‌دارد، انگشت اشاره‌اش را توی هوا می‌چرخاند و می‌گوید: «خانم کنکور میدیم دوباره.» مربی برایش دست می‌زند. _آفرین درست مثل خانم وقتی قبل از انقلاب به خاطر فعالیت‌های سیاسی چند بار از دانشگاه اخراج شد، ناامید نشد. انقدر کنکور داد تا بالاخره تخصص زنان و زایمان گرفت. خانم مربی ماژیکش را گوشه تخته می‌چرخاند و یک عدد می‌نویسد. _تازه تا الان ۲۳هزار بچه هم دنیا آورده! _خااااانم چه جوووری؟ _آدم مگه می‌تونه این همه بچه دنیا بیاره. دخترها شیطنتشان گل کرده و ریز ریز می‌خندند. خانم مستند نداره بذارین؟ _چرا! اسمش هست «زن بودن» به روایت طاهره لباف. بگید معلم‌هاتون براتون بذارن بعدا. _خانم تو رو خدا خودتون بذارن. _خانم حداقل قیافه‌ش رو ببینیم. عاقبت مربی حریف زبان بازی‌شان نمی‌شود. پوشه‌های فلش را زیر و رو می‌کند و صدای خانم لباف جلوتر از خودش به صحنه می‌آید. خانم دکتر رویش را قرص گرفته و‌‌ رو به روی دخترها نشسته: «هفده سالم بیشتر نبود که پام رسید به دانشگاه. با رتبه دوم تو رشته تجربی. بهم می‌گفتن کلاغ سیاه. می‌گفتن چادرت رو دربیار تا بیشتر از این انگشت‌نما نشدی! ترم دوم بود که وسط اعتصابات شناسایی شدم و حکم اخراجم رو دادن.» _چه بیکار بوده رفته تو اعتصاب؛ خب نمی‌رفتی! _مگه ندیدی چی گفت؟ با چادری که داشته خیلی تابلو بوده، بالاخره بهش گیر می‌دادن. _ولی خوشم اومد که اصلا براش مهم نبوده و کار خودش رو می‌کرده. _یعنی با همین چادر میره اتاق عمل؟ _چه قد تو خنگی! مگه ندیدی لباس سبزاش رو وقتی داشت بچه دنیا می‌آورد؟! مربی فیلم را قطع می‌کند و اسم مستند را دوباره اعلام می‌کند. _پس شد «زن بودن» به روایت لباف! بعدا برین ببینین. •°• خب حالا غیر از دو تا خانم با چند خانم دیگه امروز آشنا شدین؟ کیا پوسترهای بیرون رو دیدن؟ چند نفری دفترچه‌هایشان را بالا می‌گیرند. مربی چادرش را می‌اندازد روی دستش و لپ‌تاپ را می‌بندد. دخترها انگار تازه گرم شده‌اند و پچ‌پچ‌هایشان بالا گرفته. _دفترچه‌ت رو میدی به من؟ اسم مستندها رو نوشتی؟ _من عکس اون خانمه که اسمش متقیان بود رو توی سالن دیدم. کدوم بود؟ عینکیه؟ لباف که توشون نبود. نه حالا بیا بریم تا جمع نکردن عکس‌هاشون رو از تو سالن. 🎤 خانم مربی: ملیحه بخشی‌نژاد، کارشناس ارشد مطالعات زنان و مسوول واحد زنان خانه هم‌بازی ✍ راوی: مریم برزویی؛ نویسنده‌ی پوسترهای نمایشگاهی «زنان سرزمین من» 🌊 همراه ما باشید: 🌐 @hambazi_tv