◀️فتحِ درخشان ✅علم‌ورزی واقعی کاری عمیقاً سیاسی است ✍حمید ابدی دانشجوی دکتری مدیریت راهبردی دانش 2⃣ از 2⃣ حرف ساده پرفسور درخشان که «من نظریه اقتصادی‌ام را بر دیدگاه امام خمینی و رهبری استوار می‌کنم» در عین سادگی، بسیار پیچیده و با یک پشتوانه نظری و مطالعه تاریخی عمیق همراه است. علاقه‌مندان به فهم نظری اقتصاد را به استماع مجموعه 16 جلسه‌ای از ارایه تاریخ عقاید اقتصادی پرفسور درخشان دعوت می‌کنم تا طرح نظری مورد نظر او ـ «تابعیت اقتصاد از سیاست» یا «هماهنگی نظم سیاسی، نظم فرهنگی و الگوی اقتصادی» ـ را با تبیینی تاریخی در متن تحوّلات اقتصادی غرب مدرن درک نمایند. درخشان معتقد است که اقتصاد همواره و همیشه تابع سیاست بوده و در پی یک طرح سیاسی آمده و تغییرات نظم سیاسی، تغییرات الگوهای اقتصادی را رقم زده‌اند. لذا اگر اشاره‌ای به امام و رهبری دارد، از سر تعارفات مذهبی و انقلابی متعارف نیست. برخلاف نظر نویسنده مقاله «پایانی بر موج دوم اقتصاد اسلامی»، مسیر درخشان، بی آن‌که بخواهد با سروصدا و فخرفروشی علمی بر تبل اختلاف با نحله‌های اقتصاد اسلامی بکوبد، غیر از آن چیزی است که توسط اساتید حوزوی اقتصاد اسلامی دنبال شده است. جمله مهم او که «اقتصاد مقاومتی، همان اقتصاد اسلامی است» شاید حمل بر پنهان شدن پشت شعار رسمی جمهوری اسلامی تلقّی شود، امّا او واقعاً معتقد است که نقش او به عنوان نظریه‌پرداز اقتصاد، ارایه تبیینی نظری از یک الگو و راهبرد اقتصادی در هماهنگی با طرح اقتصاد سیاسی موردنظر ولی فقیه است؛ نه در انداختن یک طرح نظری اقتصادی و تلاش برای الصاق سیاسی آن به دیدگاه ولی فقیه. این‌که درخشان همه آبروی خود را پای ایده «تجمیع بانک‌های خصوصی و دولتی در یک بانک ملّی و حذف بانک مرکزی» آورده، نه از سر ساده دیدن پیچیدگی‌های اقتصاد، بلکه برآمده از درک او از تاثیر مناسبات مالی بانکی بر جریان تولید در کشور و زمینه‌سازی برای عملی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است. در پایان، به نکته‌ای که در آغاز اشاره شد برمی‌گردم. نیروهای تحوّل‌خواه انقلابی در حوزه و دانشگاه، باید بیاموزند که تصمیم‌گیری در نظم سیاسی و اقتصادی کنونی جمهوری اسلامی، محیط پرتنش و همراه با کشمکش‌های خشنی است که با پز علمی و ژست‌های علم‌ورزانه نمی‌توان با آن رو به رو شد. درخشان فداکارانه و خودآگاه، خود را به مثابه یک لیدر «سیاسی» جلو انداخت و راه گفتگو از اقتصاد اسلامی را در سیاست رسمی جمهوری اسلامی باز کرد. کسی اگر درکی از رسانه داشته باشد، می‌فهمد که حتّی تیتر منفی روزنامه هم‌میهن ـ «شکست استاد» ـ نشانه ترک برداشتن دیواری است که بین اندیشمندان انقلابی اقتصاد و سیاست رسمی جمهوری اسلامی طی دهه‌های اخیر کشیده شده است. @social_theory