13.21M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🌷سر وصدای مرغ عشق ها و بال زدن های مکرر و خود را به دیواره ی قفس آویزان کردن همه را به شک انداخته بود که نکند آب و دانه ندارند یا هوای برایشان بیش از اندازه گرم یا سرد شده. یکدفعه دلشوره ی عجیبی در وجود همه پیچید که نکند اتفاقی برایشان بیفتد و زمانی که مصطفی از جبهه باز می گردد شرمنده اش شوند. پدر مرتب در قفس را باز می کرد و به همه سرکشی می کرد و مادر هم نذر و نیاز می کرد. همه چیز مثل همیشه بود ولی بی قراری مرغ عشق ها غیر عادی بود. نزدیک غروب آفتاب بود که آنها کم کم آرام شدند و همه خیالشان راحت شد. اتفاقی وحشتناک و غیر قابل تصوری افتاد. همه ی مرغ عشق ها بالهایشان کف قفس پهن بود و مُرده بودند. آن روز مصادف بود با بیست و یکم خردادماه سال شصت، اولین روزی که امام فرماندهی کل قوا را از بنی صدر خائن و خود فروخته پس گرفتن و رزمندگان حمله ای به نام “فرمانده ی کل قوا خمینی روح الله” انجام دادند که مصطفی هم در میان آنها بود و گوشه گوشه خاک دارخوین با خون رزمنده ها رنگین شده بود.🌷 امروز سالگرد شهادت هست جهت شادی روح شون «صلوات» پاسدار شهید مصطفی آقا تهرانی https://yadcode.ir/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D9%87-%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C/ad/,33080.html#item_desc_id ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─