به نام خدای شهدا سردار سلام، ابومهدی سلام روزگار، عجیب در هم شد بعد از رفتنتان. میدانم که میدانید. رفقای حسینی؛ در این مدت، از نبودنتان و از رفتن مظلومانه‌تان خیلی سوختیم. خیلی هم به یادتان بودیم. هدیه هم برایتان فرستادیم، دسته گل هایی از جنس ختم صلوات و ختم قرآن و کمک‌های مومنانه بنیابت از شما و ... مهمانان إرباً إربای أرباب بی کفنم! کار بر ما سخت شده! می‌دانید که همه بی‌قرار اربعینیم؛ اربعینی که سالیانی به مدد مجاهدت‌های شما رزق معنوی سالانه حسینی‌ها بود. خون پاک شما دو مجاهد، در دفاع از مظلومان و دفاع از حرم اهل بیت با هم در آمیخت. ما، مضطرانه شما دو آبرومند را واسطه قرار می‌دهیم، از امروز ختم‌هایمان را به نیابت از شما هدیه به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پیشکش می‌کنیم؛ و میدانیم که شما - هم آبرومندید، -هم دستتان بازتر از قبل است، -هم مدیون ما نمی‌مانید و جواب هدیه‌هایمان را می‌دهید. راه باز شود ولو ما خانم‌ها و بچه‌هایمان را امر به ماندن و زیارت از بعید کنند. راه باز شود ما خدمت پیرانمان را می‌کنیم تا جوانانمان زائر شوند... راه باز شود، دلهایمان را با مردهایمان روانه می‌کنیم. حاج قاسم! ابومهدی! شما زنده‌اید و نزد پروردگار روزی می‌خورید، رزق اربعین ما را هم بگیرید.