یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود: "دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت". شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می‌شود دعوت می‌کنیم! در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت می‌شدند، اما پس از مدتی کنجکاو شدند که بدانند کسی که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره می‌شده که بوده است. این کنجکاوی تقریباً تمام کارمندان را ساعت ۱۰ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد می‌شد، هیجان هم بالا رفت. همه پیش خود فکر می‌کردند این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هرحال خوب شد که مرد! کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی یکی از نزدیک تابوت می‌گذشتند. وقتی به درون تابوت نگاه می‌کردند؛ ناگهان خشک‌شان می‌زد و زبان‌شان بند می‌آمد. آینه‌ای درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه می‌کرد، تصویر خود را می‌دید. نوشته‌ای نیز بدین مضمون در کنار آینه قرار داشت: «تنها یک نفر وجود دارد که می‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما!» 🔸 ما تنها کسی هستیم که می‌توانیم زندگی‌مان را متحول کنیم. 🔸 ما تنها کسی هستیم که می‌توانیم بر روی شادی‌ها، تصورات و موفقیت‌های‌مان اثر گذار باشیم. 🔸 ما تنها کسی هستیم که می‌توانیم به خودمان کمک کنیم. 🔸 زندگی ما وقتی که رئیس‌مان، دوستان‌مان، والدین‌مان، شریک زندگی‌مان یا محل کارمان تغییر می‌کند، دستخوش تغییر نمی‌شود. زندگی ما تنها فقط وقتی تغییر می‌کند که تغییر کنیم. 🔸 باور‌های محدودکننده خودمان را کنار بگذاریم و باور کنیم که ما تنها کسی هستیم که مسئول زندگی خودمان هستیم. 🔸 مهم‌ترین رابطه‌ای که در زندگی می‌توانیم داشته باشیم، رابطه با خودمان است. 🔸 از مشکلات، غیرممکن‌ها و چیز‌هایی که از دست داده‌ ایم، نهراسیم. خودمان واقعیت‌های زندگی خودمان را بسازیم. کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam -------------------------