#نثر_ادبی به قلم آقای مصطفی توفیقی با عنوان «سقای جان»
✔️ «ابی ساد فقیرا و ماساد فقیر قبله». علی گفت. که دستهایش با پینههای شرف پیر میشد. در نخلستانها، در جنگها، در کوچهها. «ابی ساد فقیرا و ماساد فقیر قبله». که شما ای فقیر نجیب، حرمت از «نداشتن» داشتید: نداشتن جهل و خرافه و تعصب. رفیع، آنسان که ماه با کاسهی خالی نور، آنسان که ابر ساده، با لبادهی باران. آن سان که سقای کعبه با تشنگان راه...
#مصطفی_توفیقی
#هم_نویسان
@hamnevisan