🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت732 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با تعجب پرسیدم:
یعنی چی خاله؟یعنی الان هم شهید می دیم؟
خاله با همون لحجه قشنگش گفت:
آره کومله ها هر از چند گاهی میان شیطنت کنن ولی ارتش و سپاه نمی گذارن.
بچه ها جا رو برای نشستن آماده کرده بودند با خنده گفتم:
خاله بیا بریم بشینیم که همه چی برای راحتی من و شما آماده شد.
علی با خنده گفت:
از بس کمک کردی می ترسم دیسکت بزنه بیرون.
کفشم رو در آوردم نشستم.
_اوناها شوهرم داره کمک می کنه.
روژین توپی طرفم پرت کرد که روی هوا گرفتم.
*تنبل خانم بلند شو بازی کنیم.
_تازه رسیدیم.
ولی خودم می دونستم چقدر از بازی هایی که با توپ هست متنفرم
ترجیح دادم کمک خاله جوجه ها رو آماده کنیم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری حرام است.
با عرض پوزش در روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه