♨️ نقش مردم در حکمرانی خوب و توسعه پایدار- قسمت دوم(آخر) ✍️ 🌐 به طور قطع منظور از مشارکت مردم در امور، حضور آنان در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. در بین این ابعاد، مشارکت سیاسی عمده ترین جلوه نمود حضور مردم در اداره کشور است. به طوری که ثبات هر جامعه سیاسی به رابطه سطح مشارکت سیاسی با سطح نهادمندی سیاسی آن جامعه بستگی دارد. میزان نهادینگی سیاسی در جوامع دارای سطح پایین مشارکت سیاسی، به مراتب کمتر از جامعه ای است که از سطح مشارکت بالاتری بهره می برد. در صورتی ثبات سیاسی جامعه حفظ می شود که به موازات افزایش مشارکت سیاسی، پیچیدگی، تطبیق پذیری و انسجام نهادهای سیاسی جامعه نیز فزونی پیدا نماید. به عبارت دیگر تحقق حکمرانی خوب وقتی است همه افراد از لحاظ کمی و کیفی، حق مشارکت در امور عمومی خویش را دارا باشند. مشارکت مردم در امور عمومی منعطف به تحولات سیاسی و اجتماعی در هر جامعه سیاسی محسوب می شود. تجربه نشان داده است که با گذشت زمان این مشارکت همواره افزایش می یابد و با رشد فزاینده فکری مردم، کیفیت این مشارکت نیز بالا می رود. بدین معنا که مردم علاوه بر انتخاب نمایندگان، خود در متن امور سیاسی نیز وارد می شوند. 🔘 با توجه به این مطالب، کشورهای زیادی از جمله ایران سعی کرده اند مشارکت سیاسی و پاسخ گویی را که از عناصر مهم حکمرانی شایسته و از نشانه های یک نظام مردم سالار به شمار می رود، در مهمترین قانون شان یعنی قانون اساسی بگنجانند. میزان توجه ایران به این مولفه های حکمرانی مطلوب در قانون اساسی و نظام حقوق داخلی، قابل قبول ارزیابی می شود. در قانون اساسی ایران، ظرفیت های زیادی برای مشارکت موثر شهروندان در ابعاد مختلف پیش بینی شده است و جهت گیری سیاست های کلی نظام نیز بر مردم سالاری و حاکمیت مردم بر سرنوشت شان عنوان گردیده است، به علاوه نیاز دولت به کوچک سازی و واگذاری امور به مردم شامل بخش خصوصی، سازمان های مردم نهاد و مدیریت های محلی در قالب شوراها و شهرداری ها طی قوانین برنامه توسعه افتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور محسوس بوده و در دو دهه اخیر برآن تاکید شده است. دولت همواره سعی کرده است تا جهت گیری سیاست ها و برنامه های خود را در راستای جلب مشارکت عموم مردم، افزایش نقش شوراها، جامعه مدنی و بخش خصوصی و اتخاذ رویکرد تمرکز زدایی تنظیم و اعلام نماید و با اجرای برنامه تحول نظام اداری، ابلاغ سیاست های کلی نظام اداری، تصویب قوانینی از قبیل قانون سلامت نظام اداری و قانون مدیریت خدمات کشوری، به دنبال پایبندی به شاخصه های حکمرانی باشد؛ هر چند در عمل چندان موفق نبوده و به انجام برخی اقدامات نمادین نظیر تمرکززدایی و سپردن اختیارات نسبی به واحدهای خویش در مناطق و استان ها بسنده نموده است. 🔖 در مجموع، جمهوری اسلامی با توجه به اسناد بالادستی نظیر قانون اساسی و برنامه های توسعه، تلاش فراوانی در جهت تحقق و تقویت شاخص های حکمرانی خوب از خود نشان داده است. این تلاش ها در برخی زمینه ها موفق بوده و در برخی ابعاد چندان قرین موفقیت نبوده است. اما با همه این تفاسیر می توان چشم انداز روشنی برای ارتقای حکمرانی مطلوب متصور بود. حکمرانی که با حضور مؤثر مردم، قلب تپنده توسعه پایدار خواهد بود. پایان...🔚 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center