هدایت شده از حقیق
🔷تأملی در باب مسئله وحدت حوزه و دانشگاه 📕بخش اول ✍️ حمید احتشام‌کیا 🔸هر از گاهی و به نحو موسمی و مناسبتی از مسائلی در این مرز و بوم یاد می‌شود و مطالبی درباره آن می‌نویسند. یکی از آن مسائل، مسئله وحدت حوزه و دانشگاه است. من هم قرار است در این یادداشت نقد و سهم خود را دراین‌باره ارائه دهم. 🔸در نقدهای فراوانی که درباره وحدت حوزه و دانشگاه نوشته می‌شود آنچه بیش از همه دل را می‌زند، بی‌مایگی نقدهاست. بسیاری از نقدهای امروزی دیگر نقد نیست و بیشتر شبیه نقل و نبات است که به‌رایگان در حال پخش و نشر است. 🔸نقد اشتباه، مسئله را چیز دیگری جلوه می‌دهد. بعضی از نقدها متهم به سطحی‌نگری و بی‌مایگیِ مؤلف است اما بعض دیگر متهم به خیانت است؛ زیرا هدفشان تغییر نگاه‌ها به سوی دیگر است. هدفشان پرتی حواس‌ها از مسئله یا مسائل اصلی است. 🔸وقتی مسائل اصلی نتوانند خود را در معرض قرار دهند، نیروی حل مسئله، هدر می‌رود. به‌راستی کدام انحراف در جامعه ویران‌گرتر از آن است که مسائل واقعی و حیاتیِ جامعه چیز دیگری باشد و معماران و مهندسان مشغول چیز دگر! جمعی به تو مشغول و تو غائب ز میانه. 🔸و اما درباره وحدت حوزه و دانشگاه، اولین پرسشی که به ذهنم می‌رسد، پرسش از تعریف حوزه و دانشگاه است. چراکه لازم است در ابتدا وجه مغایرت حوزه و دانشگاه روشن شود تا بعد نوبت به وجه وحدت برسد. از قضا آنچه در ابتدا به ذهن خطور می‌کند، وحدت حوزه و دانشگاه به‌مثابه نهاد علم در کشور است؛ بنابراین پرسش این است که چرا در کشور ما و سایر کشورهای مشابه، دو نهاد علم وجود دارد؟ 🔸اصلا وقتی از وحدت حوزه و دانشگاه صحبت می‌شود، منظور کدام حوزه و کدام دانشگاه است؟ آیا منظور از وحدت، وحدت حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران است؟ آیا منظور وحدت حوزه‌های علمیه کشور و دانشگاه‌های کشور است؟ آیا منظور وحدت حوزه‌های علمیه کشورهای اسلامی و دانشگاه‌های آنهاست؟ یا فراتر از همه پای یک مسئله جهانی در میان است؟ 🔸اگر ماهیت حوزه علمیه در تحلیل نهایی نهاد علم است، چیزی که دانشگاه نیز خود را براساس آن تعریف کرده است، واقعا پرسش این است که چرا دو نهاد باید یک مسئولیت (مسئولیت علم و علم‌پروری) را برعهده گیرند؟ 🔸در جمهوری اسلامی ایران نهادهای موازی، نمونه‌های دیگری هم دارد؛ مانند نهاد نظامی ارتش و سپاه. از قضا وحدت ارتش و سپاه هم از دیرباز یکی از مسائل بوده تا آنجا که نقل شده است: «وحدت میان ارتش و سپاه از تدابیر شهید صیاد شیرازی بوده است». فرمانده کل سپاه نیز اخیرا اظهار داشته: «وحدت ارتش و سپاه دشمنان را به یاس کشانده است». خلاصه اینکه مسئله وحدت‌بخشی پس از رسمیت‌یافتن نهادهایی که ظاهرا رسالتی موازی دارند، یکی از مسائل جدی کشور است. 🔸اما پرسش این است که چرا باید نهادهای هم‌عرض به وحدت سوق داده شوند؟ اصلا مراد از وحدت دو نهاد چیست؟ اگر حوزه علمیه متصدی تولید و توسعه و انتشار یافته‌های علمی است و دانشگاه نیز همین مهم را بر عهده دارد، وحدت ایشان که امری روشن است، پس مسئله ما در وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ 🔸همه می دانند که هیچ‌گاه از ابتدا دو نهاد مستقل حوزه و دانشگاه به عنوان متصدیان علم، تأسیس نشده‌ بلکه تأسیس این دو نهاد با تقدیم و تأخر و به تدریج و اقتضایی بوده است؛ پس پرسش از وحدت حوزه و دانشگاه یک پرسش حاکمیتی برای اداره امور است نه یک پرسش زینتی برای رونق‌بخشی به وضع موجود. همین پرسش و از همین منظر یعنی از منظر سیاست و تدبیر امور برای سایر نهاد‌های هم‌عرض هم مطرح بوده که کانون توجه در این یادداشت نهاد علم یعنی حوزه و دانشگاه است. 🔸حال فرض کنید حوزه و دانشگاه را تعریف کرده و مثلا یکی را نهاد فرهنگ و دیگری را نهاد دانش معرفی کردیم، آنگاه مسئله اتحاد یا وحدت به چه معناست؟ مثل این که بگوییم وحدت وزارت نفت و وزارت بهداشت! اما اگر نتوانستیم تفاوتی ذاتی و ماهوی یا تفاوتی غایت‌مندانه برای آن دو ترسیم کنیم، آنگاه تکلیف چیست؟ 🔸آیا امکان اعلام وحدت به معنای تحویل یکی در دیگری وجود دارد؟ اگر چنین امکانی در کشور وجود ندارد، آیا می‌توان مسئله وحدت این دو نهاد را یک مسئله زینتی و تشریفاتی دانست که زمانی مصرف سیاسی داشته و اکنون باید به دریا انداخته شود یا به دیوار کوبیده شود؟ 🔸اجازه دهید ابتدا بیان کنم در مسئله وحدت حوزه و دانشگاه چه چیزهایی مسئله نیستند بلکه مسئله‌نمایند و در ادامه تبیین کنیم چه چیزی واقعا مسئله است و باید مورد توجه تام قرار گیرد. ⛱با حقیق همراه باشید @haqiq_center