✍️ پیرامون دیدگاه سه مکتب در رابطه با «مالکیت»
#اختصاصی_جنبش
▪️دیدگاه اول: Liberalism
• در مکتب «لیبرالیسم» یا همان «اباحهگرایی»، فرد مجاز است به میلِ [هوای نفس] خود در مال تحت اختیارش، تصرف کند. چرا که او آن دارایی را تنها و تنها خودش بدست آورده و از این جهت مستقلاً بر آن مال مالکیت دارد. بنابراین تنها شخصی است که میتواند راجع به نحوهی استفاده از مایملکش تصمیمگیری کند و هر گونه محدودیت در این مسیر، پذیرفتنی نیست. به این اعتقاد در چارچوب مکتب لبیرالیسم، «مالکیت خصوصی» (Private Ownership) میگویند که بنیاد اصلی نظام سرمایهگرایی (Capitalsm) است.
• جانلاک(John Locke) (م۱۶۳۲-۱۷۰۴) از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که بهطور گسترده به عنوان پدرِ لیبرالیسم شناخته میشود. او در مورد اصل «مالکیت خصوصی» میگوید:
"Every man has a property in his own person. This nobody has a right to but, himself."
(هر کس یک دارایی، تحت مالکیت خود دارد و "هیچکس" جز او حقی نسبت به آن ندارد.)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️دیدگاه دوم: Socialism
• «سوسیالیسم» یا همان «مساواتگرایی»، مکتبی با مبنای مادیگرایی است که در واکنش به آثار اجتماعی_اقتصادی نظام سرمایهسالاری _که در قالب شکلگیری یک طبقه کارگرِ فقیر در کنار تمرکز عظیم ثروت در دستان طبقه کوچکی از کارخانهدارانِ سرمایهدار و نیز وقوع بحرانهای اقتصادی متوالی نمود پیدا کرد_ در دهههای نخستین و میانی قرن نوزدهم پدیدار گردید. سوسیالیسم، طیف وسیعی از گرایشهای به کلی مختلف را دربرمیگیرد اما در عین حال درباره بعضی اصول اساسی با هم مشترکاند. عمدتاً نگاهی منفی نسبت به «مالکیت» دارند به طوری که برخی اصل آن را نفی میکنند و برخی طرفدار ایجاد محدودیتهایی جدی در آن هستند.
• مثلاً کارل مارکس (karl Heinrich Marx)(م۱۸۸۳-۱۸۱۸) به عنوان مشهورترین و تأثیرگذارترین سوسیالیست قرن نوزدهم میلادی که با طرح نظریات خود جغرافیای سیاسی و اقتصادی نیمی از جمعیّت دنیا را در قرن بیستم متحوّل کرد - معتقد بود: «مالکیت افراد بر ابزار تولید بایستی ملغی گردد تا بدین وسیله، درآمد حاصل از تولید مبتنی بر کار مردم توزیع شود.»
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️دیدگاه سوم: مکتب توحیدی
• بر اساس این مکتب، «مالکیت» از آنِ خداست و اموال ما انسانها، در واقع ودایعی هستند که پروردگار در اختیارمان گذاشته تا در دنیا امتحان شویم(انسان، نماینده یا همان خلیفه خدا روی زمین است و مالکیت او به طور مستقل تعریف نمیشود.)، لذا ما در قبال این ودایع مسئول هستیم و داشتن مال به مثابه داشتن تکلیف و مأموریت از جانب خداست.(تکلیفمداری) یکی از بارزترین این مأموریتها در رابطه با داشتن اموال، آوردن «زکات» میباشد.
• بنا بر اصل ربوبیّت، خداوند هیچ جنبدهای را در این دنیا بدون روزی قرار نداده است؛ به همین جهت پروردگار متعال حتی افرادی که توان برآوردهسازی "حداقل یکی از" نیازهای معیشتی را ندارند، در این دنیا بدون نصیب به حال خود رها نکرده یا به بیان واضحتر آنان را از داشتن «زندگی خوب و آبرومند» محروم ننموده است. اراده خداوند چنین بوده که سهم این افراد را در اموال دیگران قرار دهد تا میزان مسئولیتپذیری مردم در نسبت با ضعفا سنجیده شود. این سهم معیّن که نوعی بدهی به شمار میرود، زکات گفته میشود؛ چون همانطور که از نامش پیداست هدف و کارکرد پرداخت این بدهی، انسانسازی (تزکیه نفوس) است. بنابراین داشتن «زندگی خوب و آبرومند» یک حقّ همگانی به شمار میرود و اگر در عمل کسی از این حق محروم شد، از دو حال خارج نیست: یا خودش مقصر است(تنبلی) و یا دیگران حق او را خوردهاند.(منعِ زکات)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📌پینوشت:
🔻 مقایسه این سه دیدگاه را برعهده مخاطبان گذاشتهایم تا با تأمل در این زمینه به طور محسوس، جایگاه و اهمیت موضوع «زکات» درک شود.
🔻مطلب فوق به خوبی نشان میدهد که چرا: «احیای زکات تنها با عبور از جنازه نظام سرمایهگرایی ممکن خواهد بود!»
➖➖➖➖➖
✊جنبش مردمی احیای زکات
📡
@e_zakat