🎥
بررسی انیمیشن «پاندای کونگفوکار۴»
🖋 مریم خانمحمد نیماوری
📷 عکسها را در پست قبل ببینید
ببینم پاندای کونگفوکار ۴ رو دیدید؟ امسال منتشر شده و اگر از من میپرسید میگم که همون پاندای کونگفوکار ۲ هست با یکم تغییر😉
خب بازم کمپانی دریمورکس و داستان حضرت موسی و قومبنی اسرائیل!
پاندای کونگفوکار (منجی/ موسی) وقتی میشنوه توی شهر «جونیپر» (مصر) یک فرمانروای ظالم (آفتاب پرست/ فرعون) حکومت میکنه که مردم رو به بردگی گرفته (قوم بنیاسرائیل/ سکانسها دقیقا تداعی کنندهی بیگاری کشیدن از این قوم است) میره تا نجاتشون بده...
دقیقا مثل قسمت دوم این انیمیشن که پادشاه «شن» توی همین شهر نقش این حاکم ظالم رو بازی میکرد؛ اما با این تفاوت که حالا جنگجوی اژدها، ارتقای مقام گرفته و بهش خِرَد (توی ترجمه حکمت گفته شده) عطا شده و قراره با عصای متعادل کنندهاش که همون عصای موسی است رهبر درهی سرخ باشه
دوستان! این عصای یین و یانگ مبنای جهانبینی ثنویتی شرق هست که معتقده همه چیز باید در انسان به تعادل برسه تا صلح برقرار بشه و آرامش پدید بیاد؛ حتی خوبی و بدی، خیر و شر، سیاه و سفید و... که خب دیدگاه ناقصیه و توی پستهای قبلتر مفصل توضیح داده شده.
پو هم برای رسیدن به این مقام باید متعادل بشه و به جورایی جمع اضداد توش شکل بگیره تا اژدهای طلایی کار تعادل رو شروع کنه؛ جالبه که چند بار در طول داستان از عصای معجزهگر «اژدهای طلایی» که نماد تعادل هست بیرون میاد 😲
و بله درست فکر کردید که این اژدها دقیقا دیرینگونهی همون تبدیل عصا به اژدها در داستان حضرت موسی است که باید عرض کنم در آخر، آفتاب پرست رو که دقیقا با جادوگری تبدیل به انواع حیوانات میشد (از جمله مار!!) رو شکست میده.
حالا جالبه که این پاندا وقتی به دربار آفتاب پرست میره، اول سعی میکنه با کلام اونو به حق دعوت کنه و همونجاست که استاد شیفو (خضر) بهش میگه که الان از شیوهی «ما» (انبیا/ افراد صاحب خرد و حکمت) استفاده کردی (و انگار این عصا یه جورایی نماد به مقام نبوت رسیدنه) اما وقتی آفتاب پرست نمیپذیره در آخر با همون عصا شکستش میده؛ آیا این تلویحا داستان دربار فرعون نیست؟؟
حالا دوتا شبهه و سوال: یکی اینکه آیا وقتی کسی این همه احمق و خنگ جلوه میکنه (پاندا) و کارهای بیهودهی زیادی داره، لایق این مقام خرد هست؟ برفرض که منظور حکمت باشه (که نیست) آیا حکیم کار بیهوده میکنه؟ (اشاره به تیپولوژی قهرمانان احمق)
و شبههی دوم: توی انیمیشن نشون میده هر کسی این عصا دستش باشه میتونه از قدرتش بهرهمند بشه؛ حالا عصای موسی به خاطر چوب خاصش معجزه میکرد و هر کسی میتونست باهاش معجزه کنه؛ یا این موسی بود که عصا در «دست او» معجزه میکرد؟ (جوابش معلومه دیگه؟)
پو باید به تعادل برسه؛ اما کی این اتفاق میفته؟ زمانیکه با ضد شخصیت خودش، همراه و همسفرش میشه و نتیجهی این همراهی پیروزیه یعنی «روباه»! هر چقدر پو، احمق و سادهلو هست، روباه نماد فریب و زیرکیه ☯️ حالا شبههی دوم: تعادل شخصیت یعنی تعادل بین خیر و شر؟؟ (اینا ثنویت توحیدی هستن و باید یکیشون زده بشه تا دیگری ظهور و بروز پیدا کنه و اگر کسی اوج خرد هست به معنی این نیست که خوبی و بدی توش مساوی هست! انبیا و ائمه که متعادلترین انسانها بودن تلفیق خیر و شر بودن؟🙄) میبینید تفکر ثنویتی چقدر قشنگ به خورد بچهها میره؟
جالبه که توی انیمیشن همه چیز برمبنای ثنویته، از سیاه و سفید بودن پاندا گرفته تا حتی کلبهای (کافه) که در شهر جونیپر، نوک صخره بنا شده و با تعادل وزن افراد داخل اون ثبات داره و وقتی پو این ثبات رو بهم میزنم اون کافهی شرارت از هم میپاشد؛ 👈 پیام: وقتی میخوایی کسی رو شکست بدی از تعادل خارجش کن!
حتی میوهی درخت هلو هم نمادی از ثمرهی صلح اضداد و تعادله!
اینجا نماد هسته(دانه/ نماد بالقوگی استعدادها) ، درخت، شکوفه و میوه، خیلی قشنگ به کار برده شده و به جای پروانه 🦋، نماد تکامل و رشد شخصیتهای اصلیه که باید برای رشدشون مثل این روندِ دانه تا میوه صبر کرد👍
در آخر یه شبههی دیگه هم مطرح کنم؛ وقتی روباه رفت تا از دوستان شرورش برای شکست آفتاب پرست کمک بگیره، اونا گفتن «چون با این کارِ خوب میتونیم بعداً کارهای بدِ بیشتری انجام بدیم، ما هم هستیم!» خب این کار آخر سر خوبه یا بده! اینها که به خاطر یه هدف بد، حاضر به انجام یه کار خوب هستند، چه فرقی با آفتاب پرست ظالم دارند که به خاطر رسیدن به هدف شرارتبارش، روباه یتیم رو زیر بال و پرش گرفت؟ پس هدف هم مهمه و میتونه کار خوب رو ماهیتا به کار بد تبدیل کنه (الاعمال بالنیات)
✍ارتباط با ادمین:
https://eitaa.com/Mnimavary
📢 کانال تفکر تفریحی در بله:
https://ble.ir/tafakortafrihi
📢 در ایتا:
https://eitaa.com/tafakortafrihi
📢 در تلگرام:
https://t.me/tafakortafrihi
اینستاگرام:
Nimavary