مادر تا زمانی که روی پا بود، در خانه را باز می‌گذاشت می‌گفت شاید مصطفی بیاید. گاهی دل شب سراسیمه از خواب بلند می‌شد و می‌رفت سمت در. می‌گفت انگار یک نفر در خانه را می‌زند فقط روضه حضرت زهرا آرامش می‌کرد ولی دیروز بعد از 35 سال برای همـــیشه آرام شد، مادر شهید بی نشان مصطفــی ردانی پور به فرزندش پیوست @havayeadam 🌸