سوار تاکسی شدم بعد من دو نفر دیگه سوار شدن عقب کنارم نشستن، نگا کردم دیدم رفیق بابامه... گفتم سلام آقای فلانیو اینا. با هم احوالپرسی کردیم، داشت پیاده می شد پول رو داد به راننده و گفت آقا دو نفر حساب کن... منم گفتم بابا این چه کاریه؟ خواهش می کنم... شرمندم کردین و این حرفا... که دیدم با یه لبخند ملیح به راننده گفت: آقا سه نفر حساب کن! تازه فهمیدم اون دومی پسرش بوده. فکر که میکنم بهش قلبم تیر می‌کشه😐😂😂😂😂😂 @havayeadam 💚