تا حالا توی ی تهران اسم ایستگاه رو شنیدین؟ خوبه که بدونین کی بوده 😍👇 ایستگاه جوانمرد قصاب شهید ✅متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب . به جوانمرد می گفتند : عبدالحسین ، چه خبر از وضع کسب و کار ؟ می گفت : الحمدلله ، ما از خدا راضی هستیم ، او از ما راضی باشه . 🔶هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود ، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود . اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست ، عبدالحسین دریغ نمی کرد . می گفت : برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست . 🔶وقتی میشناخت که مشتری فقیر است ، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید . مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش .‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابر پول مشتری گوشت می داد . 🔶گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند ، وانمود می کرد که پول گرفته است ، گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت ، توی روزنامه دوباره بر میگرداند به مشتری و گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت : بفرما ما بقی پولت . 🔶عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست . ❤️این جوانمرد با مرام ، ۴۳ بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید . 😔 🌹 🌹 روحش شاد و یادش گرامی باد 🌹 🌹 عید مبارک ❤️ @havayeadam 💚