حلقہ‌‌ی ازدواجش انگشتر عقیقے بود ڪہ از مشهد برایش خریده بود💛💍 دستش ڪه ڪرد، گفت: بہ این میگن حلقه وصل دو دونیا🙄 و خندید😇 خیلے دوستش داشټ❤️ موقع خداحافظے تازه عروسش نگاهش ڪرد و گفت: قولت یادټ نره...☹️😢 منتظر بمون تا با هم وارد بهشـ بشیم😍💞 تیر خورده بود کنار قلبـــــش... انگشتر را در دستش فشار داد و با آرامش چشم هایش را بستــ...💔 💞 به ڪآناڷ حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚