تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَيُّ شَيْ‌ءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى‌ قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ «19» بگو: چه موجودى در گواهى برتر و بزرگتر است؟ بگو: خداوند ميان من و شما گواه است. و اين قرآن به من وحى شده تا با آن شما را و هر كه را كه اين پيام به او برسد هشدار دهم. آيا شما گواهى مى‌دهيد كه با خداوند، خدايان ديگرى هست؟ بگو: من گواهى نمى‌دهم. بگو: همانا او خداى يكتاست و بى ترديد من از آنچه شما شرك مى‌ورزيد، بيزارم. جلد 2 - صفحه 427 نکته ها مشركان مكّه، از پيامبر اسلام براى رسالتش شاهد مى‌طلبيدند و نبوّت آن حضرت را نمى‌پذيرفتند و مى‌گفتند: حتّى يهود و نصارا هم تو را پيامبر نمى‌دانند. اين آيه در زمان غربت اسلام، خبر از آينده‌اى روشن و رسالت جهانى اسلام مى‌دهد. حضرت على عليه السلام در تفسير عبارت‌ «إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ» فرمودند: «اگر خدايان ديگرى بودند، آنها هم پيامبرانى مى‌فرستادند». «1» عدّه‌اى را به عنوان اسير نزد پيامبراكرم صلى الله عليه و آله آوردند، حضرت از آنان پرسيد: «آيا تاكنون دعوت به اسلام شده‌ايد؟ گفتند: نه، حضرت فرمود: همه را به محل امن برسانند و آزادشان كنند، زيرا كسى كه هنوز نداى اسلام را نشنيده است نبايد اسير نمود، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»». «2» امام صادق عليه السلام فرمودند: «انذار هميشگى بايد همراه با منذر هميشگى باشد. پس امامت و رهبرى الهى نيز تا ابد بايد همراه قرآن باشد». «3» معمولًا در انسان‌ها انگيزه‌ى دفع ضرر، قوى‌تر از جلب منفعت است. لذا قرآن، به مسأله‌ى انذار تأكيد كرده است. «لِأُنْذِرَكُمْ» در آيات ديگر نيز مى‌خوانيم: «إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ» «4»، «إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ». «5» در احاديث متعدّدى‌ «مَنْ بَلَغَ» به ائمّه معصومين عليهم السلام تفسير شده است. «6» امام صادق عليه السلام نيز درباره‌ «مَنْ بَلَغَ» فرمودند: مقصود كسى است كه وظيفه امامت به او رسيده است و او همانند پيامبر، مردم را با قرآن انذار مى‌دهد. «7» «1». نهج‌البلاغه، نامه 31. «2». تفسير درّالمنثور. «3». تفسير صافى. «4». فاطر، 23. «5». عنكبوت، 50. «6». تفسير عيّاشى. «7». كافى، ج 1، ص 416. جلد 2 - صفحه 428 پیام ها 1- براى حقّانيت پيامبر اسلام، گواه بودن خداوند كافى است. «قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ» 2- غفلت و سهو و فراموشى و محدوديّت، هم قدرت خبرگيرى انسان را كم مى‌كند، هم قدرت گواه بودن او را چون خدا از اين عوارض دور است، پس بهترين شهود خداوند است. «أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ» 3- قرآن، بزرگ‌ترين گواه بر رسالت پيامبر است. اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ ... هذَا الْقُرْآنُ‌ 4- براى مردم غافل، سخن گفتن از زاويه‌ى انذار مؤثّرتر است. «لِأُنْذِرَكُمْ» 5- رسالت حضرت محمد صلى الله عليه و آله و براى همه‌ى مردم در همه‌ى عصرها و نسل‌هاست. «لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ» 6- تا قانون به مردم ابلاغ نشود، توبيخ و مسئوليّتى در كار نيست. «وَ مَنْ بَلَغَ» و به اصطلاح علم اصول، عِقاب بدون بيان، قبيح است. 7- از جمله شرايط لازم براى رهبر آسمانى: ايمان به مكتب: «أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ»، اميد به آينده‌ «وَ مَنْ بَلَغَ»، صلابت‌ «قُلْ لا أَشْهَدُ» و برائت از شرك است. «إِنَّنِي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ»             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸