🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
°•○●﷽●○•°
•°|
#قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان :
#قدیس
قسمت0⃣7⃣1⃣
تفرقه و شکاف بین مسلمانان، می رود تا خرمن قرآن و اسلام را به آتش بکشد.
گفتم بیایید تا فکرهایمان را روی هم بگذاریم و برای نجات دین خدا کاری بکنیم.
عمرو با تعجب به او نگاه کرد و پرسید:
از دست ما چه کاری ساخته است؟
📚📚📚
@Heiyat_Majazi
خلیفه ی مسلمین علی است که ما بیعت هایمان را با او شکسته ایم. معاویه که هم میدانی تمرد کرده و عليه خلیفه جنگیده است.
ما در این بین، کارهای نیستیم.
برک عمامه اش را از سر برداشت و روی زانویش گذاشت و گفت:
عمرو درست می گوید عبدالله؛ ما اینک در مکه و در جوار خانه ی خدا زندگی راحتی داریم و از مرکز حکومت و آشوب ها دوریم.
هم به على پشت کرده ایم و هم معاویه.
حکومت و دنیا را به آنها سپرده ایم.
هر کدام که خلیفه باشند، توفیری به حال ما نمی کند؛ چون هر دو خارج شدگان از دينند.
عبدالله گفت:
چگونه توفیری نمی کند؟
ما هم تکلیفی به عهده مان است.
مگر
#مسلمانی فقط به عبادت است؟!
آنقدر
#عبادت کرده ایم که زانوها و پیشانی هایمان بر اثر سجده زخم شده است، مگر فراموش کرده ایم که خداوند می فرماید:
کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند، نزد خدا مقامی والا دارند و اینان رستگارانند.
علی و معاویه مشمول این آیه اند؛ آن ها خارج شدگان از دین و کافرند.
مگر فراموش کرده اید که علی در نهروان با دوستانمان چه کرد؟
مگر پیامبر نگفت که سکوت در برابر ستمگران ستمی است دیگر؟
عمرو گفت:
یعنی تو می خواهی بگویی ما باید با این ستمگران بجنگیم؟
#ادامھ_دارد🍃
بھ قلم✍:
#ابراهیم_حسن_بیگے
🌸کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...🍃
منـــبع📥
📩
@chaharrah_majazi
رمــان فوق العاده😍☝️
هرشب ساعت 🕘
و هر روز ساعت 14:30 از،این ڪانال👇
📚
@Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃