💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 غم هجر روي تو ، رفته ز کف قرار دل * گر ننماییم تو رخ ، واي به حال زار دل نیست شبی که تا سحر ، خون نفشانم از بصر * زآن که غم فراق تو ، کرده تمام کار دل آمده ام که سر نهم ، عشق تو را به سر برم * ور تو بگوییم که نی ، نی شکنم شکر برم اوست نشسته در نظر ، من به کجا نظر کنم * اوست گرفته شهر دل ، من به کجا سفر برم در غم هجر روي تو ، رفته ز کف قرار دل * گر ننماییم تو رخ ، واي به حال زار دل نیست شبی که تا سحر ، خون نفشانم از بصر * ز آن که غم فراق تو ، کرده تمام کار دل مرده بدم ، زنده شدم ، گریه بدم ، خنده شدم *** دولت عشق آمد و من ، دولت پاینده شدم خدایا به امید تو💐💫 کف پام به قدري درد می کرد که دلم می خواست فریاد بزنم . کف پام تیر می کشید و دردش رو تا بالای زانوم حس می کردم . کل کفش فروشی هاي شهر رو پشت سر گذاشته بودیم تا بتونم کفشی متناسب با لباسم پیدا کنم . این کار همیشه م بود . مگه می شد مارال از خیر خوشتیپیبگذره ! برام مهم نبود که عروسی جدا برگزار میشه . گرچه که اگه مختلط بود بیشتر دوست داشتم . ولی خوب عروسی برادرم بود و من بیشتر از هر زمان دیگه پر از ذوق و شوق بودم . به خصوص که همین یه برادر رو داشتم و هزارتا امید و آرزو براي عروسیش . منم که یکی یه دونه خواهر داماد نمی شد که از همه ي دخترای مجلس سر تر نباشم ! صداي شماتت بار مامان بلند شد : مامان – آخه دختر مگه کفش باید چه مدلی باشه تا تو بپسندي ؟ یکی رو انتخاب کن دیگه . پا برام نموند . با دلخوري سرم رو به طرفش چرخوندم و گفتم : من – خوب چیکار کنم ؟ هیچکدوم رو نپسندیدم . بیشتر مدلا قدیمیه . مامان به حالت تأسف سري تکون داد . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem