پژوهشی درباره (6) پس از پذیرش اجباری تفکر اروپایی ها، مکتبی که کنترل بازتاب های نظری دوران استعمار را به دست گرفت تا قرن 18 ادامه یافت. در پایان این قرن فضای فرهنگی معادل آنچه در اروپا به عنوان عصر روشنگری شناخته می شود، ایجاد شد و به همین دلیل است که برخی از متفکران این مرحله از روند را "آمریکای اسپانیایی تبار" نامیده اند. این دوره بخشی از زمانیست که صحنه‌ی رهایی‌بخش تفکرات متعدد از چهره های نمادین فرآیند استقلال خواهی را پیکربندی می‌کند 🕊 اما... به محض دستیابی به استقلال سیاسی آمریکای لاتین، مردان آن به زودی متوجه ناکافی بودن این رهایی خواهند شد. معلم و متفکر ونزوئلایی آندرس بلو (1781-1865) در این باره می گوید: «عصای سلطنت از پادشاه پاره شد (منظور آزادی و استقلال به دست آمده)، اما نه از روح اسپانیایی. کنگره های ما بدون اینکه متوجه شوند از الهامات گوتیک اطاعت میکنند. حتی جنگجویان ما به پایبندی به یک حوزه قضایی ویژه که با اصل برابری در برابر قانون است - سنگ بنای دولت‌های آزاد - در تضاد هستند، این وضعيت، سلطه افکار همان اسپانیا را آشکار می‌کند که پرچم‌هایش را هنگام انقلاب زیر پا گذاشتند» (Bello 1945). بدین ترتیب استقلال سیاسی آمریکای لاتین به دست آمده بود. اما عادات و آداب و رسوم ایجاد شده توسط اسپانیا به طور محکم در ذهن اسپانیایی آمریکایی ها ریشه دوانده بود. آیا این رهایی سیاسی به رهایی ذهنی منجر میشد؟ آیا کسی یا کسانی می‌توانستند این وضعیت فلسفی و تقلیدی پیچیده، که نه تنها در بافت جامعه بلکه میان مردم هم رواج داشت را از بین ببرند ⁉️ @hispan_iran