✅شیخ مفید می نویسد : هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) احساس كسالت كردند، دست امام على(ع) را گرفتند و به سوى قبرستان بقيع روان شدند و گروهى از مردم نيز به دنبال آن حضرت(ع) رفتند و آن بزرگوار رو به همراهان كردند و فرمودند : 📋《إِنَّنِي قَدْ أُمِرْتُ بِالاِسْتِغْفَارِ لِأَهْلِ اَلْبَقِيعِ》 ♦️من مأمور شده‌ام كه براى آنان كه در بقيع مدفونند از خدا آمرزش بخواهم. سپس آن گروه به همراه ایشان به بقيع رفتند و به آنجا كه رسيدند حضرت(ع) در ميان آنان ايستاد و فرمودند : 📋《اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ اَلْقُبُورِ لِيَهْنِئْكُمْ مَا أَصْبَحْتُمْ فِيهِ مِمَّا فِيهِ اَلنَّاسُ أَقْبَلَتِ اَلْفِتَنُ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ يَتْبَعُ أَوَّلَهَا آخِرُهَا ثُمَّ اِسْتَغْفَرَ لِأَهْلِ اَلْبَقِيعِ طَوِيلاً》 ♦️درود بر شما اى خفتگان در گور، گوارا باد شما را آنچه اكنون در آن هستيد، از آنچه مردم (يعنى زندگان) گرفتار آنند (آسوده خاطر هستيد) که فتنه‌ ها مانند شبهاى تاريك يكى پس از ديگرى رو آور شده است. سپس حضرت(ع) براى اهل بقيع آمرزش خواسته دعاى زيادى در اينباره كردند. آنگاه رو کردند به أميرالمؤمنين امام علی(ع) و فرمودند : 📋《إِنَّ جَبْرَئِيلَ كَانَ يَعْرِضُ عَلَيَّ اَلْقُرْآنَ كُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً وَ قَدْ عَرَضَهُ عَلَيَّ اَلْعَامَ مَرَّتَيْنِ وَ لاَ أَرَاهُ إِلاَّ لِحُضُورِ أَجَلِي》 ♦️همانا جبرئيل هر ساله يك بار قرآن را بر من می خواند و عرضه می داشت و در اين سال دو بار عرضه كرد و اين نيست جز براى رسيدن أجل و مرگ من! سپس فرمود : 📋《يَا عَلِيُّ(ع)! إِنِّي خُيِّرْتُ بَيْنَ خَزَائِنِ اَلدُّنْيَا وَ اَلْخُلُودِ فِيهَا أَوِ اَلْجَنَّةِ فَاخْتَرْتُ لِقَاءَ رَبِّي وَ اَلْجَنَّةَ》 ♦️اى على(ع)! مرا مخير ساختند ميان اينكه هميشه در دنيا باشم و گنجينه‌هاى دنيا را در اختيارم بگذارند يا اينكه (از اين دنيا بروم و) بهشت را به من بدهند و من ديدار پروردگار و بهشت را اختيار نموده و (آن را برگزيدم). سپس حضرت(ع) وصیتهایی درباره غسل و کفن خود به امام علی(ع) کردند و به همراه اصحاب، به منزل بازگشتند.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۹ @TarikhEslam