من میخواهم زمانیکه بزرگ شدم از یک میلیارد هموطن چینیام دفاع کنم!“
همه حیرتزده بودند. سکوت سنگینی بر فضا حاکم بود. هیچکس انتظار چنین پاسخی را نداشت خصوصاً از جت.
عاقبت کسینگر سکوت را شکست و گفت: ”پروردگارا! این چنین پسر جوانی از حالا مانند یک دیپلمات صحبت میکند!“ چند روز بعد زمانیکه آنها به سفرشان به ایالات متحده با یک شام در سفارت خاتمه میدادند، کسی به آنها نشان داد که ملاقات آنها در کاخ سفید به همراه عکس و عنوان در مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز (Nwe York Times) چاپ شده بود.
این مقاله کل رویداد را شرح داده بود و در حیرت فرو رفته بود که چه متدها و شیوههای آموزشی در چین قرمز (Res China) استفاده میکنند که حتی جوانترین نماینده آنها هم آموزش دیده که جوابی با این چنین تعصب ملی بدهد.
طبیعتاً دولت چین هیچ مشکلی با جوابی که جت به رئیسجمهور نیکسون داده بود، نداشتند. آنها او را بسیار تحسین کردند که چه پسر باهوشی که جوابی چنین میهنپرستانه داده است! و یک بار دیگر او بهترین امتیاز را بهدست آورد. در سال بعد، چین شروع به آماده شدن برای برگزاری سومین دوره از بازیهای ملی کرد. بازیهای ملی مانند نسخه بومی المپیک است و شامل تمامی ورزشهای رقابتی میشود: شنا، ژیمناستیک، دومیدانی و غیره. این مسابقات هر ۴ سال یک بار برگزار میشوند، یا حداقل تئوری برگزاری آنها اینگونه بود.
در طول ۲۵ سال از زمان شکلگیری چین جدید، این بازیها تنها ۲ بار در دهه ۵۰ برگزار شده بود. انقلاب فرهنگی همه چیز را متوقف کرده بود. بنابراین بازیهای ملی سال ۱۹۷۵ تنها سومین دوره از این مسابقات بعد از آزادی و اولین آنها پس از انقلاب فرهنگی بود. برای دولت این واقعه بسیار مهمی با نشانهای باشکوهی بود. تمام ملت نیز چنین احساسی داشتند.
منبع : ماهنامه دنیای کاراته