از امروز می دونم که پس شهادت دادن هم مرتبه دارد: کسی که اول خدا را در تمام دیدنی ها و رخدادها و اتفاقات زندگی می بیند و بعد غیر را، می شود صاحب شهادت عینی مثل امام سجاد که در دعای ابوحمزه می فرمایند: بکَ عرفتُک با تو، تو را شناختم یعنی تو خود شاهد خودت هستی نه این که غیر دلیل تو باشد، تو خود مرا به خودت راهنمایی کردی. پس فرق است بین آدمی که از روی آثار خدا دنبال خدا می گردد با کسی که اول خدا را می بیند بعد آثارش... چقدر خدا باید برایش اکبر باشد که غیرها پرتوی از خدا باشند...نه این که چشمش با غیرها پر باشد و تازه لابلای زندگی پرجلوه و مشغله های زیاد از غیرها یک وقتی نوری از خدا هم برایش بتابد...حالا ترتیب اذان را فهمیدم..اول باید برایم الله اکبر شده باشد!!که بتوانم شهادت عینی بدهم ...باید بدانم غیرها همه محتاج او هستند حتی برای هر لحظه حیاتشان ....چقددددر زندگی لذتبخش است برای کسی که از هیچ کس جز او نمیترسد چون الله اکبر است..به هیچ کس باج نمیدهد...هیچ موقعیتی مستاصلش نمیکند...هیچ مشکلی لاینحل نیست....... ....... @hobbenamaz