🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🚻 چگونه پیدا شده و چه فلسفه ای در اسلام دارد؟ قسمت 1⃣ 💠تاریخچه مهر: می گویند در ادوار ماقبل تاریخ که بشر به حال توحش می زیسته و زندگی شکل قبیله ای داشته به علل نامعلومی ازدواج باهم خون جایز شمرده نمی شده است. جوانان قبیله که خواستار ازدواج بوده اند ناچار بوده اند ازقبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کنند. وبه میان قبایل دیگر می رفته اند. درآن دوره ها مرد به نقش خویش درتولید فرزند واقف نبوده است. فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود می شناخته نه به عنوان فرزندان خود بااینکه شباهت فرزندان را باخود احساس می کرده نمی توانسته علت این شباهت را بفهمد. مردان موجودات عقیم ونازا به حساب می آمده اند وپس از ازدواج به عنوان یک طفیلی که زن فقط به رفاقت با او وبه نیروی بدنی او نیازمند است در میان قبیله زن به سر می برده است. دیری نگذشت مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف شد وخود را صاحب اصلی فرزند شناخت. ازاین وقت زن راتابع خودساخت و ریاست خانواده رابه عهده گرفت. دراین دوره هم ازدواج باهم خون جایز شمرده نمی شد ومرد ناچار بود ازمیان قبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کند. چون حالت جنگ وتصادم میان قبایل حکمفرما بود انتخاب همسر از راه ربودن دختر ازقبیله دیگر صورت می گرفت. تدریجا صلح جای جنگ را گرفت و قبایل مختلف می توانستند هم زیستی مسالمت آمیزی داشته باشند. دراین دوره رسم ربودن زن منسوخ شد؛ ومرد برای اینکه دختر مورد نظر خود را به چنگ آورد می رفت میان قبیله دختر ؛ اجیر پدر زن می شد ومدتی برای او کار می کرد وپدر زن درازای خدمت داماد ؛ دختر خویش را به او می دادو او دختر را به میان قبیله خود می برد. تا اینکه ثروت زیاد شد. ومرد دریافت که به جای اینکه سال ها برای پدر عروس کارکند بهتر این است که یکجا هدیه لایقی تقدیم اوکند و دختر را از او بگیرد. این را کرد و از اینجا مهر پیدا شد. در نتیجه: درمراحل اولیه ؛ مرد به عنوان طفیلی زن زندگی می کرده وخدمتکار زن بوده است. دراین دوره زن برمرد حکومت می کرده است. درمرحله بعد که حکومت به دست مرد افتاد مرد زن را از قبیله دیگر می ربوده است. درمرحله سوم مردبرای اینکه زن رابه چنگ آورد به خانه پدر زن می رفته وسال ها برای اوکار می کرده است. درمرحله چهارم مرد مبلغی را به عنوان 《پیشکش》تقدیم پدر زن می کرده است ورسم مهر از اینجا ناشی شده است می گویند مرد وقتی حکومت اجتماع خانواده را دردست گرفت ؛ زن را در حکم برده و لااقل درحکم اجیر و مزدور خویش قرار داد و به او به چشم یک ابزار اقتصادی که احیانا شهوت او را نیز تسکین می داد نگاه می کرد به زن اسقلال اجتماعی واقتصادی نمی داد. محصول کارها و زحمات زن متعلق به دیگری بود زن حق نداشت به اراده خود شوهر انتخاب کند ونیز برای خود فعالیت اقتصادی داشته باشد. پولی که مرد به عنوان مهریه می داده ومخارجی که به عنوان نفقه می کرده است درمقابل بهره اقتصادی ای بوده که از زن در ایام زناشویی می برده است. 🔰 ادامه دارد https://t.me/joinchat/AAAAAEAXaSWPL8DRCrvU5w @hoghogezan