هو نادیدنی، می بیند؛ ناشنیدنی، می شنود؛ نا اندیشیدنی، می اندیشد؛ نادانستنی، می داند؛ و جز او هیچکس نه می بیند، نه می شنود، نه می اندیشد و نه می داند. او همان جان تو، همان راهبر ابدی است. این است و بس.