هدایت شده از حدائِقَ ذاتَ بَهجةٍ
🌺 مخالفت آیه‌الله بهجت با چادرهای فانتزی 🌺 💧۱. از حجه‌الاسلام دکترمرتضی آقاتهرانی شنیدم که گفت: صبح روزی همراه با همسر و فرزندانم به زیارت حضرت معصومه - علیهاالسلام - رفته بودیم که در صحن حرم، مرحوم آیه‌الله بهجت را دیدم و همراه دختر و پسرم نزدیک ایشان رفتم. آن زمان دخترم تقریباً هفت‌ساله بود و چادری به سر کرده بود که جلوش بسته بود و قاعدتاً دستان دختر آزاد، و صورتش پیدا بود. آیه‌الله بهجت با دیدن دختر فرمود: "به مادرِ بچه‌ها بگو جلوِ چادرِ دخترت را بشکافد تا دختر از هم‌اکنون، گرفتن و پوشیدن چهره [ و گونه‌ها ] با دستانش را تمرین کرده و بیاموزد." 💧۲. و نگارنده شاهد بود که روزی کسی پس از درس به ایشان عرض کرد: "در برخی کشورها و شهرها بُرقَع و پوشیه‌زدن خانمها را مسخره می‌کنند؛ آیا بهتر نیست زنان در آن جاها برقع نزنند؟" و آیه‌الله بهجت فرمود: "نماز خواندنِ شما را هم مسخره می‌کنند [؛ آیا بصِرفِ ریشخند مردم باید این فرمان‌های خدا را ترک کرد؟]!" 💧۳. آیه‌الله خوشوقت نیز بشدت مخالف چادرهائی بود که چندین سال پیش با نامهای دروغ و غلط‌اندازِ "ملی" و "دانشجوئی" و ... رواج یافت و بحق می‌گفت: "این چادرها هیچ بی‌حجاب یا بی‌چادری را چادری نکرده و نمی‌کند؛ به طرح همین چادری که تا حالا رایج بوده، دست نزنید که کم‌کم سر از بی‌چادری و بی‌حجابی در خواهد آورد ..." 💧و به چشم خود دیدیم که این چادرهای تنگ و اندام‌نُما، چه بلائی به سر همه‌ی مردم آورد و واقعاً هم هیچ بی‌چادری را چادری نکرد! 💧۴. چادر عربی ( که همان عباست ) از این جهت که جلوبسته و دارای آستین است و تنگ و اندام‌نُما نیست، خوب است اما این عیب بزرگ را دارد که دختران و زنان نمی‌توانند یا نمی‌خواهند چهره و گونه‌های خود را با آن بپوشانند؛ اگر بُرقَع و پوشیه به آن پیوست شود، کاملا بی‌عیب خواهد شد. 💧البته - همچنان که در وبلاگ قدیمی اشاره کرده‌ام - نیک می‌دانم که گفتن این احکام اسلام در جامعه‌ای که سیّدَین عزیزَین - رَحِمَ‌ اللهُ‌ الماضِیَ مِنهُما وَ اَبقَی الحاضِرَ - نظرات دیگری داشته و دارند و مبنای نظری‌اش هم انحراف وحشتناک و بافته‌ی افسوس‌انگیزِ "زن در آینه‌ی جلال و جمال" و حاصلش هم گماشتن زن به وزارت و مدیریت‌های کلان و سفارت و کاشتن ۱۰۰۰ زن به منصب قضا و نشاندن آنها به صندلی قانون‌گذاری ( با این‌که حتی طرف مشورت هم نباید باشند مگر زنان فرهیخته‌ی مُجرَّبُ العقل ) و ... و ... و ... - که همگی خلاف صریح اسلام است - می‌شود، حرف‌زدن در بازار مسگران! اما در هر صورت: "الحَقُّ اَحَقُّ اَن یُتَّبَعَ" و "افلاطون را دوست دارم اما حقیقت را بیشتر از او دوست دارم." 💧و این است که می‌بینیم: "اِذا کانَ رَبُّ‌البیتِ بالدَّفّ ناقِراً / فَشِیمةُ اهل‌ِالبیتِ کلِّهِم الرّقصُ!" ۲۲ شهریور ۱۴۰۰