هو
در كتابى خواندم كه: مردم تا سى و چهار ساله هر روز بر زيادت باشد بقوت و تركيب. و پس از سى و چهار ساله تا بچهل سال همچنان بپايد، زيادت و نقصان نكند چنانكه آفتاب ميان آسمان رسد، بطىءالسير بود تا فروگشتن. و از چهل سالگى تا پنجاه سال هر سالى در خويشتن نقصانى بيند كه پار نديده باشد. و از پنجاه سال تا بشست سال هر ماه در خويشتن نقصانى بيند كه در ماه ديگر نديده باشد. و از شست سال تا هفتاد سال هر هفته در خويشتن نقصانى بيند كه هفته ديگر نديده باشد. وز هفتاد سال تا هشتاد سال هر روز در خود نقصانى بيند كه دى نديده باشد و اگر از هشتاد برگذرد هر ساعتى دردى و رنجى بيند كه در ساعت ديگر نديده باشد. و حدّ عمر چهل سالست، چون چهل سال تمام شد بر نردبان پايه ديگر راه نيست، همچنانكه بر رفتى فرود آيى.
📕 قابوسنامه
عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر