هو
🔰 مختصری از حالات حکیم شیخ اسدالله یزدی
🔹 «شیخ اسدالله يزدى (عليه الرحمة) مردی بود قانع و مرتاض؛ چنانکه هرگاه ارادتمندان فرشی برای اطاق وی در مدرسهٔ خیراتخان، واقع در بست پائینخیابان، میآوردند، پس از یک هفته سفارش میکرد که فرش را ببرید. صاحب فرش تقاضا میکرد که برای عبادتِ شبهاست، اجازه بفرمائید بماند؛ میفرمود: حصیر ریاضت برای من بهتر از حریر استراحت است، با این یک هفته نماز و ذکر که بر روی آن انجام یافته تبرّک شده، ببرید و چنانچه تجّار یزدی مبلغی قابل توجّه از وجوه میآوردند، نخست از پذیرفتن خودداری مینمود و اگر صاحب پول اصرار میکرد، دستور میداد در غرفهٔ پیش حجره، کیسهٔ پول نقره را بگذارند؛ آنگاه میفرمود: طلّاب مجرّد نفری یک قِران و طلّاب معیل نفری دو قران بردارند. و چنانچه صاحب وجه اِلحاح میکرد، معظّمله نیز مانند سایر طلّاب مجرّد یک قران برمیداشت و از اجرتِ حافظیِ قرآن در حرم مطهّر حضرت رضاء (عليه آلاف التحيّة و الثناء) ارتزاق مینمود، و یک پیراهن بیش نداشت؛ چه، هنگام شستنِ آن، بدون پیراهن قبا میپوشید و به تدریس مینشست.
در ایّام تحصیل، بیشتر به تدریس شرح فصوص قیصری، شرح حكمة الإشراق، شرح چغمینی [و] شرح لمعه اشتغال داشت. معظّمله مورد احترام همگان خصوصاً فضلاء و علماء زمان بود، چنانکه بیشتر روزها، تا مدّتی که حاج
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی در شهر منزل داشت، در حجرهٔ مدرسه به دیدار شیخ [اسدالله] میرسید و از وی استفاضه مینمود. ...»
(از نامهٔ نخست مرحوم زاهدی به منوچهر صدوقیسها)
یک نکته: شیخ اسدالله یزدی (م ۱۳۰٥ ه ش)، معروف به هراتی، همان مصحّح شرح حكمة الإشراق قطبالدین شیرازی (چاپ سنگی، همراه با تعلیقات ملّاصدرا و یک رساله از فارابی) است.