﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 64 ⚜️ مبحث مبتدا و خبر. قسمت 2 فلسفه‌ی اصل معرفه بودن مبتدا، و نبود آن در فاعل: 🗂 از میان تمامی اجزای کلام، مسند و مسند الیه(مبتدا و خبر، و فعل و فاعل) از همه مهم‌تر است چون رکن و قوام جمله به ذکر همین دو جزء است و با ذکر این دو است که جمله‌ی حداقلی محقَّق می‌شود. ✅ از میان مسند و مسند الیه هم، هر کدام برای متکلّم - و مخاطب – مهم‌تر بوده و موضوعیت داشته باشد و محور بحث و مورد دغدغه ایشان قرار بگیرد، ابتدا همان ذکر می‌شود تا با این ابتدائیت، اهمیت مسند یا مسندالیه را نشان دهد. این نوع رفتار، عقلایی است چون فرد عاقل هر چیزی را که مهم‌تر باشد بر بقیّه مقدّم می‌کند. پس اگر موضوع بحث و گفتگو، مسند الیه باشد حتما باید جمله به نحو اسمیه شکل بگیرد؛ و اگر محل دغدغه، مسند باشد فعل مقدم می‌گردد. بر این اساس است که جملات اسمیه و فعلیه بر زبان جاری می‌گردتد. ✅ بنابراین علت و انگیزه‌ی معرفه و یا نکره‌ی مسوغه بودن مبتدا روشن می‌گردد چون مهم‌تر بودن با ناشناخته بودن سر از تهافت و تناقض و ناسازگاری درمی‌آورد یعنی چیزی مورد دغدغه قرار می‌گیرد که شناخته شده باشد، و یا از ابهام کمتری برخورد باشد و به طور کلی دارای فایده باشد. ✅ حال، دیگر رکن بعدی مهم نیست که شناخته شده باشد یا نه. پس چون در جمله فعلیه، مسند مورد دغدغه است، فعل مقدم می‌شود - حال مسندالیه( فاعل) معرفه باشد یا نکره -؛ و بدین خاطر است که در جمله فعلیه از اصل تعریف در فاعل سخنی به میان نمی‌آید. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83