🏴 روایتی جانگداز از عزاداری حضرت امالبنین (س) برای فرزندانش
🔹 امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«کَانَتْ امالبنین أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَى نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا فَکَانَ مَرْوَانُ یَجِیءُ فِیمَنْ یَجِیءُ لِذَلِکَ فَلَا یَزَالُ یَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ یَبْکِی» [1]
🔸 امالبنین که مادر این چهار جوان (حضرت عباس علیهالسلام و عبدالله و عثمان و جعفر علیهمالسلام)[2] بود بعد از شهادت ایشان متوجه بقیع میشد و با جانگدازترین صدا براى آنان ناله و ندبه میکرد. مردم در اطراف او جمع مىشدند و ناله وى را میشنیدند و گریه میکردند. در میان مردمی که در آنجا جمع میشدند، مروان (ابن حکم) نیز حضور داشت که همیشه به شنیدن ندبهها و نالههای آن بانو، گریه میکرد.
✍️ نکتۀ جالب روایت فوق این است که نالههای حضرت امالبنین س چنان جانگداز بود که حتی مروان بن حکم که دشمن درجهیک اهلبیت ع بود را نیز به گریه میانداخت.
مروان بن حکم که بعدها به خلافت رسید همان شخصی بود که در جریان دفن امام حسن مجتبی علیهالسلام به همراهی عایشه مانع از دفن آن حضرت در کنار قبر رسول خدا صلیالله علیه و آله شد.[3]
ازجمله دشمنیهای این ملعون مشاجره با امام حسین علیهالسلام به خاطر بیعت گرفتن برای یزید بود؛ حتی هنگام امتناع امام از بیعت، پیشنهاد قتل آن حضرت را به حاکم مدینه داد.[5]
📚[1]بحارالأنوار، ج45، ص40
[2] همان، ج42، ص9
[3]همان، ج44؛ ص141
[4]الارشاد،ج2،ص33
@hojjat_panahzadeh