|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
#فتح_خون ۱ |روایتِ محرَّم| راوی: ¤در سَنه‌ی چهل‌و‌نهم هجرت، هنگام شهادت امام حسن مجتبی‌علیه‌السلام
۲ |روایتِ محرَّم| راوی: ¤نیم‌قرنی بیش از حجه الوداع نگذشته است و هستند هنوز ده‌ها تن از صحابه‌ای که در غدیر خم دست علی را در دست پیامبر خدا دیده اند و سخن او را شنیده، که:"من کنت مولاه فهذه علی مولاه" اما چشمه ها کور شده اند و آیینه ها را غبار گرفته است. بادهای مسموم، نهال ها را شکسته‌اند و شکوفه ها را فرو ریخته‌اند و آتش صاعقه را در همه وسعت بیشه‌زار گسترده اند. آفتاب، محجوبِ ابرهای سیاه است، و آن دود سنگینی که آسمان را از چشم زمین‌پوشانده... و دشت، جولان‌گاه گرگ‌های گرسنه‌ای است، که رمه را بی‌چوپان یافته‌اند. عجب تمثیلی است این‌که علی مولود کعبه است... یعنی باطن کعبه را، در امام پیدا کن...! اما ظاهر‌گرایان از کعبه نیز، تنها سنگ‌هایش را میپرستند...! تمامیت دین به امامت است، اما امام تنها مانده، و فرزندان امیه از کرسیِ خلافت انسان‌کامل تختی برای پادشاهی خود ساخته اند. @hojre_name