رویکردهای غیر نافع سازی علم توسط مدیریت نهاد علم با جهت دهی دانشجویان کارشناسی ارشد به سمت مقاله نویسی و دور کردن از اکتشاف، فناوری و نوآوری ‼️ این روزها دغدغه دانشجویان سال اول کارشناسی ارشد علاوه بر آینده شغلی چگونگی پذیرش در آزمون دکتری است. بر اساس جدول محاسبه امتیازات پژوهشی در مصاحبه دکتری امتیاز هر مقاله علمی و پژوهشی ۷ و تا سقف موضوعی ۲۲ امتياز و سقف هر ثبت اختراع بین المللی نیز ۷ و ثبت اختراع داخلی ۵ و تا سقف موضوعی ۲۲ است. ⚠️ این شیوه امتياز دهی پیامد رسوخ مقاله محوری و مقاله شماری و ترازوی کج و کج بینی و غیر واقع بینی در نهاد علم كشور است. در حالی که ما می دانیم فعاليت های فناورانه از جمله توليد محصول، فعاليت در واحد فناور، فعاليت در شرکت دانش بنيان و ثبت اختراع در تبديل علم به فناوري و محصول و اشتغالزایی نقش محوري را بر عهده دارند و وزن اين فعاليت هاي فناورانه قابل قیاس با یک مقاله نیست، چرا کفه ترازو به نفع مقاله نویسان سنگین شده است؟ بدیهی است که در چنین فضایی دانشجوی کارشناسی ارشد به سمت عناوین پژوهشی منتج به کشف یا فناوری برای پایان نامه خود پیش نخواهد رفت و ترجیح می دهد با یک پژوهش بنیادی، غیر تحولی، کم عمق و پر بازده کمّیتی بر رقبای خود طی مصاحبه آزمون ورودی دکتری پیشی بگیرد. 😱 بر اساس آمار ارائه شده توسط مدیر امور پژوهش ستاد علم و فناوری شوراي عالي انقلاب فرهنگي فقط دو درصد از پايان نامه هاي دانشجويان تحصيلات تكميلي تقاضا محور هستند و اين درصد ناچيز متاثر از اتخاذ چنين رويكردهاي غير قابل توجيه و دور از واقعيت است. ❓ سوال این است که همسان پنداري ارزش ثبت اختراع بين المللي و مقاله و نادیده گرفتن فعاليت هاي فناورانه ذكر شده، جهت پذیرش دانشجوی دکتری چه تناسبی با تحقق مطالبه امام امت یعنی رهبری معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) از نهاد علم کشور مبنی بر ناظر بودن ۹۰ درصدی پایان نامه ها و رساله های دانشجویی بر نیازها، مسائل و مشکلات کشور دارد؟ چگونه است که کشفیات علمی و فعاليت هاي فناورانه از توليد محصول گرفته تا ايجاد واحد فناور و شركت دانش بينان براي مصاحبه پذيرش دانشجوي دكتري این گونه بی تاثير پنداشته شده اند؟ بر مبنای چه معیار و منطقی ارزش یک ثبت اختراع از نوع بین المللی صرفا ۷ و يك ثبت اخراع ملي صرفا ۵ امتياز است ( یعنی ۷۱ درصد ارزش امتياز يك مقاله غيركاربردي)، در حالی که برای چنین ثبت اختراعی باید خون دل خورد و چند سال عمر صرف آن کرد و چه بسا یک مقاله مبتنی بر نرم افزار در کمتر از ۳ ماه قابل چاپ باشد؟ آیا نحوه امتیاز دهی نابخردانه به این فعالیت ها تلاش برای ممانعت از نافع کردن علم و مهارت آموزی دانش اموختگان نیست؟ آیا وقت آن نرسیده است که چنین رويكردهايي به سرعت اصلاح شوند تا بیش از این خسارت به بار نیاورند؟ 😢 از دیگر موارد تاسف بار، امتیاز کتب ترجمه و تالیف در این جدول امتیاز دهی است که حداکثر به ۴ امتیاز محدود شده است و ارزش چاپ یک کتاب کمتر از یک مقاله پنداشته شده است در حالي كه در علوم انساني تاليف و تدوين كتاب از جايگاه خاصي برخوردار است و افرادی برجسته همچون شهید مطهری، علامه طباطبایی، علی اکبر دهخدا ، جلال آل احمد و شاعران برجسته دوره قاجاری و پهلوی از جمله محمد تقی بهار، عارف قزوینی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی، نیما یوشیج، پروین اعتصامی و ..که وظیفه بیداری جامعه را بر عهده داشتند اصلا مقاله نویس نبوده اند ولي براي ورود به مقطع دكتري، جداول آنچنان تنظيم شده اند كه گويي اگر علوم انسانی مقاله نداشته باشد ديگر کارکردی ندارد! 💢 از سوی دیگر، مقالات مروری که کارکرد دوگانه آموزشی و پژوهشی دارند نیز نادیده گرفته شده اند و با مقالات ترویجی یکسان پنداری شده اند. به طور کلی این رویکرد نادیده گرفتن اهمیت اختراعات و اکتشافات در برابر مقالات کم عمق، غیر تحولی و غیر کاربردی در تضاد با اهداف سند دانشگاه اسلامی و مطالبات رهبری معظم انقلاب می باشد و یکی از علل اصلی سرانه ناچیز ثبت اختراع در دانشگاه ها و عامل عقیم کردن زنجیره ایده، علم تا فناوری، ممانعت از توسعه اقتصاد دانش بنیان و بی خاصیت کردن دانشگاه ها است و مهارت آموزی دانش آموختگان و آمار اشتغال دانش آموختگان را کاهش می دهد. از سویی دیگر، دانشجویان دکتری نیز به دلیل نیاز مبرم به تعداد مقالات بیشتر برای استخدام به عنوان عضو هیئت علمی تمایل بیشتری به انجام پژوهش های بنیادین، سطحی، غیر تحولی و غیر کاربردی و پربازده کمیتی از خود نشان می دهند و بدين ترتيب عملا دانشجویان تحصیلات تکمیلی تمایلی برای انجام پژوهش ها با هدف رفع نیازها و پاسخ به مشکلات و مسائل نخواهند داشت. 🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه در ایتا @hokmrani_masoulaneh