🗒 به یاد این بخش از سخن استاد شهید، آیت‌الله مطهری افتادم که می‌فرمایند: آنچه بعدها حتی در میان متشرعین، تحت تأثیر عادات و عرف‌ها، پیدا شد، «مافوق توصیه‏‌های اخلاقیِ اسلامیِ مسلّم» است. در عرف‌های متأخّر، حتّی «ذکرِ نام همسر»، نوعی کشف عورت تلقی می‌شود. پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و سایر ائمۀ اطهار در محاورات خود، نام همسرشان را می‌بردند که خدیجه یا فاطمه یا امّ‌حمیده چنین‌وچنان کرد؛ ولی امروز اگر یک مرجع تقلید، نام همسر خود را بدون تعبیراتی از قبیل «اهل بیت» یا «والدۀ فلانی» یا «خانواده» و امثال اینها ببرد، کاری زشت تلقی می‌شود؛ در صورتی که رسول اکرم از همسرش با کلمۀ «حمیرا» تعبیر می‌کند که نشان‌دهندۀ زیبایی و رنگ پوست اوست. همچنین امروز یک ملای معروف و مورد توجّه عوام، اگر همسرش سرتاپا پوشیده نباشد و بخواهد از جلوی جمعی عبور کند، امری مستنکر تلقی می‌شود. «ستر وجه و کفین»، به اجماع فقهای فریقین، واجب نیست؛ حداکثر این است که مستحب است؛ اما اگر همسر یک روحانیِ موجّهِ میان عوام، ستر وجه و کفین نکند از هر فسقی برای آن روحانی، مهم‌تر جلوه می‌کند. شیخ انصاری در «کتاب النکاح» راجع به سیره‌‏های امروز که ارزش چندانی ندارد به موضوع نظر بر محاسن مخطوبه مثال می‌زند و می‌گوید با اینکه قطعاً از نظر شرعی، جایز است، ولی امروز اگر به شخص محترمی اینچنین پیشنهاد شود که دخترت را می‌خواهم برای ازدواج ببینم، فوق‌العاده مستنکر تلقی می‌شود. پس آنچه بعدها رخ داده «بالاتر از حدود توصیۀ اخلاقیِ اسلامی» است. البتّه خود اعراب، نه اولیای دین، در این جهت بی‏تأثیر نبوده‌‏اند. خشونتِ خاصِ عمری و حلول روح او حتّی در مدعیان دشمنی‌‏اش، سهم به‌سزایی در این موضوع داشته است(مرتضی مطهری، پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئلۀ حجاب، ص۱۳_۱۴). https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi