اسیرِ آزاد
آزاده بود. همراه برادر جانبازش هر سال برای میلاد آقا به مشهد میآمدند. توی رواق امام خمینی منتظر اذان مغرب و عشا بودند که خبر مفقود شدن بالگرد رئیس جمهور را شنیدند. بعد از خبر شهادت هم بلیطشان را عقب میاندازند تا بیایند مراسم تشییع. میگفت: «زمان فوت امام توی اسارت بودم. بعد شنیدن خبر، سکوت کل بند رو پرکرد. حتی عراقیها هم از این خبر ترسیده بودن. از همونجا اتحاد اسرا برای مقابله با بعثیها شروع شد. اما بعد شهادت اقای رئیسی فقط غم و غصه حرمرو پر کرده بود!» وقتی از شهید رجایی پرسیدم؛گفت: «زمان رجایی هم مثل الان دو دستگی زیاد بود؛ اما شهادتشون همبستگی بین مردم رو بیشتر کرد!»
سیدمجتبی طبسی، مشهد ۱۴۰۳/۰۳/۰۳
💌 شما هم راوی این لحظهها باشید و روایتهایتان را در پیامرسانهای ایتا و بله، با ما به اشتراک بگذارید.
🆔
@ati95157
#روایت_شهید_خدمت
#سید_شهیدان_خدمت
🚩 به کانال
#حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید:
➕
@hoseinieh_honar_sabzevar