هدایت شده از حسینیه مقتل
سلام الله علیها 🔹ابن شهراشوب در کتاب «مناقب» از مالک بن دینار نقل کرده است که گفت : در مسیر حجّ به زن لاغر اندامی برخوردم که بر چهارپای ضعیفی سوار شده بود و مردم او را نصیحت می کردند که برگردد . وقتیکه به وسط آن بیابان رسیدیم چهارپای او عاجز شد و او را از رفتن بازداشت ، سر را به طرف آسمان بلند کرد و گفت : خداوندا ! نه مرا در خانه ام رها کردی و نه به خانه ات رسانیدی ، به عزّت و جلالت قسم اگر غیر از تو با من چنین رفتاری می کرد شکایت او را به عرض تو می رساندم . 🔸مالک گوید : همینکه راز و نیاز زن تمام شد ناگهان شخصی در آن بیابان پیدا شد در حالیکه افسار شتری را در دست داشت ، مهار ناقه را به او داد و گفت : سوار شو ، زن سوار شد و شتر مثل برق زودگذر به راه افتاد ، وقتی به محلّ طواف رسیدم او را دیدم که طواف می کند ، خدمتش رسیدم و او را قسم دادم که خود را معرّفی کند گفت : 🔹أنا شهره بنت مسکه بنت الزهراء سلام اللَّه علیها . ✳️من نامم شهره است و نام مادرم مسکه است که او دختر خدمتگزار حضرت زهرا سلام اللَّه علیها بوده است .(2) -------------------------------------------------- ▪️2- مناقب ابن شهراشوب : 338/3، بحار الأنوار : 46/43 ح 46. -------------------------------------------------- 📘 سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal