✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(س) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند! 1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) : در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛ ▪️《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَهَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ!》 🔺هنگامى که رسول خدا(ص) مریض شد، رسول خدا(ص) در ساعات آخر عمرش حضرت فاطمه(س) را به حضورش فراخواند و لحظاتی به نجوا و صحبت محرمانه پرداخت، من از دور دیدم که فاطمه(س) نخست گریه کرد و سپس خندید. دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت. فاطمه(علیها السلام) گریه کرد، مجدّداً رسول خدا با او نجوا کرد، فاطمه(ع) خندید. من از این کار تعجب کرده و از دختر پیامبر(س) پرسیدم: ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟ او از فاش کردن موضوع مذاکره خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، فرمود : ▪️《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ!》 🔺پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱) 2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد اسماء : در روایتی از اسماء نقل شده است که در همین روزها حضرت فاطمه(س) خطاب به اسماء فرمود : ▪️《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ!》 🔺آیا نمی‌بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تخته‌ای بگذارید که جنازه‌ام ظاهر باشد. (گویا تابوت آن‌زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مى‌گذاشتند، و جنازه مشخّص مى‌شد و پارچه‌اى روى جنازه‌ى آنها مى‌انداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هرکس آن ها را می دید تشخیص مى‌داد که مرد است یا زن!) گفت : ▪️《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ!》 🔺نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می‌کنم که در حبشه دیده بودم. فاطمه(س) فرمود : ▪️《فَأَرِینِیهِ!》 🔺پس نمونه‌ی آن را به من نشان بده! ▪️《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》 🔺اسماء فرستاد تا از بازار شاخه‌های تازه‌ی خرما آوردند. آنگاه آن تابوتی را که در حبشه دیده بود ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد. حضرت فاطمه(س) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲) در روایتی دیگر آمده که حضرت(س) وقتی تابوت را مشاهده نمود، فرمود : ▪️《اُسْتُرِينِي! سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》 🔺حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳) 📚منابع : ۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰ ۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳ ۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹ @hosenih_maghtal