eitaa logo
حسینیه مقتل
4.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
320 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅اسناد و خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 4️⃣احمد بن يحيي بن جابر بلاذری(متوفی سال ۲۷۰ هجری قجری) در کتاب «انساب الاشراف» می نویسد : 🔻«إِنَّ أَبابَكر أَرْسَلَ إلي عَليٍّ يُريدُ الْبَيْعَةَ فَلَمْ يُبايِعْ، فَجاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتيلةٌ! فَلَقيَِتْهُ فاطِمَةُ عَلَي الْبابِ فَقالَتْ فاطِمَةُ(س) : يَابْنَ الْخَطّاب، أَتَراكَ مُحْرِقاً عَليَّ بابي؟ قالَ: نَعَمْ، وَذلِكَ أَقْوي فيما جاءَ بِهِ اَبُوكِ!» 🔺 به دنبال علی(عليه السلام) فرستاد تا بيعت كند، ولي علي(عليه السلام)از بيعت امتناع ورزيد. سپس همراه با فتيله (آتش زا) حركت كرد، و با حضرت فاطمه(س) در مقابل باب خانه روبه رو شد، فاطمه(س) فرمود : ای فرزند خطّاب! مي بينم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟! عمر گفت : آری! اين كار كمك به چيزي است كه پدرت براي آن مبعوث شده است! 📚منبع : أنساب الأشراف، ج۱، ص۵۸۶ 5️⃣محمد بن جریر طبری(متوفی سال ۳۱۰ هجری قمری) در کتاب «تاریخ الطبری» می نویسد : 🔻«أتي عُمَرُ بنُ الْخَطّابِ مَنْزِلَ عَليٍّ(ع) وَ فيهِ طَلْحَةٌ وَ الزُّبَيْرُ وَ رِجالٌ مِنَ الْمُهاجِرِينَ، فَقالَ وَاللهِ لاََحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ أَوْ لَتَخْرُجَنَّ إلي الْبَيْعَةِ، فَخَرَج عَلَيْهِ الزُّبيرُ مُصْلِتاً بِالسَّيْفِ فَعَثَرَ فَسَقَطَ السَّيْفُ مِنْ يَدِهِ، فَوَثَبُوا عَلَيْهِ فَأَخَذُوهُ» 🔺 بن خطّاب به خانه امام علی(علیه السلام) آمد در حالي كه  و  و گروهي از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وي رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مي كشم مگر اينكه براي بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد در حالي كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاي او لغزيد، شمشير از دستش افتاد و ديگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند. 📚منبع : تاريخ طبری، ج۲، ص۴۴۳ 6️⃣شهاب الدين احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسي(متوفی سال ۴۶۳ هجری قمری) در كتاب «العقد الفريد» می نویسد : 🔻«فَأمّا عَليٌّ(ع) وَ الْعَبّاسُ وَ الزُّبَيرُ فَقَعَدُوا فِي بَيْتِ فاطِمَةَ(س) حَتّي بَعَثَ إِلَيْهِمْ أَبُوبَكْرُ، عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ لِيُخْرِجَهُمْ مِنْ بَيْتِ فاطِمَةَ(س) وَ قالَ لَهُ : إنْ أَبَوْا فَقاتِلْهُمْ، فَأَقْبَلَ بِقَبَس مِنْ نار أَنْ يُضرِمَ عَلَيْهِمُ الدّارَ، فَلَقِيَتْهُ فاطِمَةُ(س) فَقالَ : يَا ابْنَ الْخَطّابِ أَجِئْتَ لِتَحْرِقَ دارَنا؟! قالَ : نِعَمْ، أوْ تَدْخُلُوا فيما دَخَلَتْ فيهِ الأُمَّةُ!» 🔺امام علي(ع) و عباس و  در خانه حضرت فاطمه(س) نشسته بودند كه ، بن خطّاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه(س) بيرون كند و به او گفت : اگر بيرون نيامدند، با آنان بجنگ! عمر بن خطّاب با مقداري آتش به سوي خانه حضرت فاطمه(س) رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، ناگاه با فاطمه(س) روبه رو شد. فاطمه(س) فرمود : آمده ای خانه ما را بسوزانی؟ عمر گفت : آری! مگر اينكه در آنچه امّت وارد شدند، شما نيز وارد شويد. 📚منبع : العقد الفرید، ج۵، ص۱۳ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅اسناد و خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 1⃣ بن ابی شیبه کوفی(متوفی سال ۲۳۵ هجری قمری) در کتاب «المصنف ابن ابی شیبه» می نویسد : بن خطاب به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) گفت : 🔻«وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِي إِنِ اجْتَمَعَ هَؤُلَاءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ أَمَرْتُهُمْ أَنْ يُحَرَّقَ عَلَيْهِمِ الْبَيْتُ» 🔺به خدا سوگند که چیزی مانع از آن نمی شود كه اين افرادی که در خانه تو جمع شده اند را دستور دهم تا خانه را بر اهل آن بسوزانند! 📚منبع : المصنف، ج۷، ص۴۳۲ 2⃣عبدالله بن مسلم بن قتيبه دينوری(متوفی سال ۲۷۶ هجری قمری) در کتاب «الامامة و السیاسة» می نویسد : 🔻«إنّ أبابَكْر ِتَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَيْعَتِهِ عِنْدَ عَليّ كَرَّمَ اللهُ وَجْهَهُ فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ عُمَرُ فَجاءَ فَناداهُمْ وَ هُمْ في دارِ عَليٍّ، فَأَبَوْا أَنْ يَخْرُجُوا فَدَعا بِالْحَطَبِ وَ قالَ : وَالَّذي نَفْسُ عُمَرَ بِيَدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّها عَلي مَنْ فيها، فَقيلَ لَهُ : يا أبا حَفص! إِنَّ فيها فاطِمَةَ فَقالَ، وَإِنْ!» 🔺 از كساني كه از بيعت با او سر برتافتند و در خانه علی(ع) گردآمده بودند، سراغ گرفت و  را به دنبال آنان فرستاد، او به درِ خانه علی(ع) آمد و همگان را صدا زد كه بيرون بيايند و آنان از خروج ازخانه امتناع ورزيدند در اين موقع عمر هيزم طلبيد و گفت : به خدايي كه جان عمر در دست اوست بيرون بياييد يا خانه را با شما آتش مي زنم! مردي به عمر گفت : ای اباحفص! (كنيه عمر) در اين خانه، فاطمه(ص) دختر پيامبر است! عمر گفت : باشد! 📚منبع : الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۱ 3⃣احمد بن ابی یعقوب(متوفی سال ۲۹۲ هجری قمری) در کتاب «تاریخ الیعقوبی» می نویسد : 🔻«فَأَتَوا في جَماعَةٍ حَتّى هَجَمُوا الدّارَ و دَخَلُوا الدّارَ فَخَرَجَت فاطِمَةُ فَقالَت : وَاللّه ِلَتَخرُجُنَّ أو لَأَكشِفَنَّ شَعري وَلَأَعِجَّنَّ إلَى اللّه! فَخَرَجوا وخَرَجَ مَن كانَ فِي الدّارِ» 🔺مهاجمین با گروهى آمدند تا به خانه برند. آنان داخل خانه شدند در حالی که فاطمه(عليها السلام) بيرون آمد و فرمود : به خدا سوگند، يا بيرون رويد، يا موهايم را باز و پريشان مى كنم و به خدا شِكوه مى برم! پس آنان بيرون رفتند و هر كس هم درون خانه بود، بيرون آمد. 📚منبع : تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۶ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
1⃣ملاقات عمومی : 🔻شیخ مفید می نویسد : ▪️《حَمَلَهَا عَلِيٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَيْهِ كِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي بُيُوتِ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ اَلْحَسَنِ(ع) وَ اَلْحُسَيْنِ(ع) مَعَهَا》 🔹امام علی(ع) حضرت فاطمه(س) را بر مرکبی سوار می کرد و چهل روز آن حضرت(س) را بر در خانه مهاجران و انصار می برد. حتی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را نیز همراهش بودند. حضرت فاطمه(س) خطاب به آنان می فرمود : ▪️《يَامَعْشَرَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ اُنْصُرُوا اَللَّهَ فَإِنِّي اِبْنَةُ نَبِيِّكُمْ وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ فَفُوا لِرَسُولِ اَللَّهِ(ص) بِبَيْعَتِكُمْ قَالَ فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لاَ أَجَابَهَا وَ لاَ نَصَرَهَا》 🔺ای مهاجران و ای انصار! خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا(ص) بیعت کردید، متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ می کنید او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حال به بیعتتان با رسول خدا عمل نمایید. اما هیچ کدام از آنان او را یاری نکرد و پاسخ او را نداد و یاری اش نکرد.(۱) 2⃣ملاقات خصوصی : حضرت فاطمه(س) برای در خواست یاری نزد معاذ بن جبل رفت. حضرت(س) به او فرمود : ▪️《يَا مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ! إِنِّي قَدْ جِئْتُكَ مُسْتَنْصِرَةً وَ قَدْ بَايَعْتَ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) عَلَى أَنْ تَنْصُرْهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ وَ تَمْنَعَهُ مِمَّا تَمْنَعُ مِنْهُ نَفْسَكَ وَ ذُرِّيَّتَكَ وَ إِنَّ أَبَا بَكْرٍ قَدْ غَصَبَنِي عَلَيَّ فَدَكَ وَ أَخْرَجَ وَكِيلِي مِنْهَا》 🔺ای معاذ بن جبل! من نزد تو آمدم و طلب یاری دارم تا به آنچه با رسول خدا(ص) بیعت کردی، ذریه اش را یاری نمایی! و آنچه از خود و فرزندانت دفع می کنی از آنان نیز دفع کنی! اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است.  معاذ گفت : ▪️《فَمَعِي غَيْرِي؟》 🔸آیا غیر از من کسی هست؟ حضرت(س) فرمود : ▪️《لاَ! مَا أَجَابَنِي أَحَدٌ!》 🔸نه! کسی مرا اجابت نکرد. معاذ گفت : ▪️《فَأَيْنَ أَبْلُغُ أَنَا مِنْ نُصْرَتِكَ؟ مَا يَبْلُغُ مِنْ نُصْرَتِي أَنَا وَحْدِي!》 🔹من کجا توان یاری شما را دارم؟ من به تنهایی نمی توانم شما را یاری بدهم! حضرت(س) فرمود : ▪️《وَ اَللَّهِ لاَ أُكَلِّمُكَ كَلِمَةً حَتَّى أَجْتَمِعَ أَنَا وَ أَنْتَ عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) ثُمَّ اِنْصَرَفَتْ》 🔸به خدا قسم! کلمه ای با تو حرف نمی زنم تا من و تو نزد رسول اکرم(ص) جمع شویم. سپس حضرت فاطمه(س) از نزد معاذ رفت.(۲) 📚منابع : ۱_۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۳ @hosenih_maghtal
ع 🔻علی بن جعفر از بردارش موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که امام فرمود : ▪️ان فاطمه علیهاالسلام صدیقةشهيدة ▪️همانا حضرت فاطمه صدیقه ای بود که به مقام شهادت رسيد. 📚[کافی۳۸۱/۱] @hosenih_maghtal
✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(س) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند! 1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) : در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛ ▪️《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَهَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ!》 🔺هنگامى که رسول خدا(ص) مریض شد، رسول خدا(ص) در ساعات آخر عمرش حضرت فاطمه(س) را به حضورش فراخواند و لحظاتی به نجوا و صحبت محرمانه پرداخت، من از دور دیدم که فاطمه(س) نخست گریه کرد و سپس خندید. دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت. فاطمه(علیها السلام) گریه کرد، مجدّداً رسول خدا با او نجوا کرد، فاطمه(ع) خندید. من از این کار تعجب کرده و از دختر پیامبر(س) پرسیدم: ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟ او از فاش کردن موضوع مذاکره خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، فرمود : ▪️《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ!》 🔺پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱) 2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد اسماء : در روایتی از اسماء نقل شده است که در همین روزها حضرت فاطمه(س) خطاب به اسماء فرمود : ▪️《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ!》 🔺آیا نمی‌بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تخته‌ای بگذارید که جنازه‌ام ظاهر باشد. (گویا تابوت آن‌زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مى‌گذاشتند، و جنازه مشخّص مى‌شد و پارچه‌اى روى جنازه‌ى آنها مى‌انداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هرکس آن ها را می دید تشخیص مى‌داد که مرد است یا زن!) گفت : ▪️《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ!》 🔺نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می‌کنم که در حبشه دیده بودم. فاطمه(س) فرمود : ▪️《فَأَرِینِیهِ!》 🔺پس نمونه‌ی آن را به من نشان بده! ▪️《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》 🔺اسماء فرستاد تا از بازار شاخه‌های تازه‌ی خرما آوردند. آنگاه آن تابوتی را که در حبشه دیده بود ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد. حضرت فاطمه(س) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲) در روایتی دیگر آمده که حضرت(س) وقتی تابوت را مشاهده نمود، فرمود : ▪️《اُسْتُرِينِي! سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》 🔺حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳) 📚منابع : ۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰ ۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳ ۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹ @hosenih_maghtal
✅ استاد (ره): 🔻‏هرکس روی زمین است، به برکت وجود صدیقه کبری(س) میباشد. اگر میخواهید ببینید از چشم خدا افتاده اید یا خیر، به خودتان مراجعه کنید، اگر هنوز در دل خود نسبت به حضرت زهرا(س) محبت دارید، پس بدانید که از چشم خدا نیفتاده اید. ترک گناهان موجب میشود این محبت بیشتر گردد. @hosenih_maghtal
✅طبق روایات، در هنگام دفن سه معصوم، قبر به صورت آماده و حفر شده مهیّا بوده است. 1⃣هنگام دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها :👇🏻 هنگامی که امام علی(ع) شبانه به همراه گروهی از بنی‌هاشم و نزدیکان و خواص اهلبیت(ع)، جنازه مطهر حضرت فاطمه(س) را تشییع می کردند و به سمت قبرستان می بردند. در این هنگام؛ ▪️《فَإِذَا هِيَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ فَحَمَلُوا السَّرِيرَ إِلَيْهَا فَدَفَنُوهَا》 🔺در آنجا با قبرى حفر شده و آماده مواجه شدند و تابوت را به سوى آن قبر بردند و جنازه را در آن دفن نمودند. ▪️《فَجَلَسَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى شَفِيرِ الْقَبْرِ فَقَالَ : يَا أَرْضُ! اسْتَوْدَعْتُكِ وَدِيعَتِي! هَذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》 🔺سپس حضرت(ع) بر فراز قبر نشست و فرمود : اى قبر! من امانت خود را به تو مى‏ سپارم، اين جنازه دختر رسول خدا(ص) است. ▪️《فَنُودِيَ مِنْهَا يَا عَلِيُّ(ع)! أَنَا أَرْفَقُ بِهَا مِنْكَ فَارْجِعْ وَ لَا تَهْتَمَّ》 🔺ناگاه ندايى شنيدند كه مى‏ گفت : يا على(ع)! من از تو به او مهربانترم. برگرد و مغموم و مهموم مباش! ▪️《فَرَجَعَ وَ انْسَدَّ الْقَبْرُ وَ اسْتَوَى بِالْأَرْضِ》 🔺امام على(ع) بازگشت و روی قبر را پوشانید و با زمين هم سطح نمود.(۱) 2⃣هنگام دفن علیه السلام :👇🏻 امام علی(ع) در هنگام شهادت در طی وصیتی به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرمود : ▪️《فَإِنَّكُمَا تَنْتَهِيَانِ إِلَى قَبْرٍ مَحْفُورٍ وَ لَحْدٍ مَلْحُودٍ وَ لَبِنٍ مَوْضُوعٍ فَأَلْحِدَانِي وَ أَشْرِجَا عَلَيَّ اللَّبِنَ وَ ارْفَعَا لَبِنَةً مِمَّا عِنْدَ رَأْسِي》 🔺شما در طی حمل جنازه من، به قبری كنده شده ای به همراه سنگ لحد، خواهید رسيد. و خشتى چند برای من مهيّا شده، پس مرا در لحد گذاريد و خشت را بر روی من بچينيد.(۲) 3⃣هنگام دفن علیه السلام و شهدای کربلا :👇🏻 ابن شهر آشوب می نویسد : ▪️《وَ دَفَنَ‏ جُثَثَهُمْ‏ بِالطَّفِّ أَهْلُ الْغَاضِرِيَّةِ مِنْ بَنِي أَسَدٍ بَعْدَ مَا قَتَلُوهُ بِيَوْمٍ وَ كَانُوا يَجِدُونَ لِأَكْثَرِهِمْ قُبُوراً وَ يَرَوْنَ طُيُوراً بَيْضَاءَ》 🔺ساکنان غاضریه از قبیله بنی ‌اسد پیکرهاى امام حسین(ع) و یاران ایشان را یک روز پس از شهادتشان در طَفّ به خاک سپردند و براى بیشتر آن ها قبرهاى آماده‌ اى می ‌دیدند و پرندگان سفیدى را نیز مشاهده می ‌کردند.(۳) 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۴ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۸ ۳)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۲ @hosenih_maghtal
✅طبق نقل تاریخ، امام علی(ع) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند. اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است. 👇🏻چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به عثمان بن حُنیف، حاکم بصره نوشته بود، فرمود : ▪️《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》 🔺به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱) امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد! اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است. 1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک (ع) زد، که تاریخ می نویسد : ▪️《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》 🔺پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲) ▪️《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه‏》 🔺پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت. پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳) 2⃣ بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(ع) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت : ▪️《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》 🔺ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید. در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید : ▪️《مَا الخَبَرُ؟》 🔺چه اتفاقی افتاده است؟ آنان گفتند : ▪️《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》 🔺مادرمان فاطمه(ع) از دنیا رفته است وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛ ▪️《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》 🔺علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴ ۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹ ۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ ع ع @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹یاعلی! به زودی 🔸جابر بن عبد الله انصارى می ‏گويد: سه روز پيش از رحلت رسول خدا (ص) شنيدم که به على بن ابى ‏طالب چنين فرمود: اى پدر دو ريحانه! تو را نسبت به اين دو ريحانه خودم از دنيا (حسن و حسين عليهما ‏السلام) سفارش می كنم. به همين زودى دو ركن تو ويران می شود و خداوند بهترين جانشين براى تو خواهد بود. ‏ هنگامی كه رسول خدا رحلت فرمودند على (ع) گفت: اين يكى از دو ركن من بود كه ويران شد و رسول خدا ‏به من فرمود و چون فاطمه (ع) رحلت كرد، علی علیه السلام فرمود: اين همان ركن دومى است كه پيامبر (ص) ‏خبر دادند.‏ ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ‏ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلَاثٍ سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا ‏الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ‏ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ ‏عَلِيٌّ ع هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ الَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ ع قَالَ عَلِيٌّ ع هَذَا الرُّكْنُ الثَّانِي الَّذِي قَالَ ‏رَسُولُ اللَّهِ.‏ -------------------------------------------------- 📘 شیخ صدوق، ص 135 و معانی الاخبار شیخ صدوق، ص 403.‏ ص ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
هدایت شده از حسینیه مقتل
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅روضه امام صادق علیه السلام 🔊استاد 🔺 روضه علیه السلام @hosenih_maghtal